توضیحات اجمالی بخشها:
شناختنامه: پژوهشی جامع پیرامون شخصیت گرانقدر حضرت زینبکبری سلاماللهعلیها از ولادت تا وفات با بیش از هشتصد موضوع
کتابخانه: متن 28 جلدکتاب و 40 مقاله برگزیده با امکان جستجو و یادداشتبرداری و معرفی بیش از 400 عنوان کتاب
نگارخانه: 92 طرح گرافیکی زیبا به همراه تصاویری از بارگاه ملکوتی حضرت به همراه نماهنگ
حکایت: بیست و نه داستانهایی بهصورت گویا از زندگی حضرت
آوا: بیش از 45 ساعت سخنرانی و بیش از هشتادقطعه همخوانی، مولودی، مرثیه و زیارتنامه حضرتزینب سلاماللهعلیها
بوسیدن گلوى بریده
زمان مطالعه: < 1 دقیقه در بعضى از مقاتل آمده: زینب سلاماللهعلیها خم شد و بدن پاره پاره برادر را در آغوش گرفت و دهانش را روى حلقوم بریده برادر نهاد و بوسید و گفت: «اَخِى! لَوْ خُیِّرتُ بَیْنَ الرَّحِیلِ وَ الْمُقامُ عِنْدَکَ لاَخْتَرْتُ الْمُقامَ عِنْدَکَ وَ لَوْ اَنَّ السُّباعَ تَأْکُلُ مِنْ لَحْمِى؛ اى برادرم! اگر مرا بین سکونت در کنار تو و رفتن به
دلدراى به امام سجاد علیهالسلام
زمان مطالعه: 2 دقیقه روز یازدهم محرم، وقتى خواستند اسیران اهل بیت علیهمالسلام را از کربلا به کوفه ببرند، آنان را از میان کشته ها و شهداء عبور دادند. اسیران آل محمد علیهمالسلام خودشان را از روى مرکبها پایین انداختند و بدن هاى عزیزان خود را در آغوش گرفتند. در میان آنان مردى جز امام زین العابدین علیهالسلام به چشم نمى خورد، که او
هنگام سوار شدن بر شترها
زمان مطالعه: 2 دقیقه «عمر بن سعد» پس از کشتار و غارت و سوزاندن خیمه های امام حسین علیهالسلام، دستور داد تا شترانی بدون محمل و روانداز، آماده و خاندان پیامبر را محاصره کردند و گفتند: «این فرمان از فرماندهی لشکر است که شما را کوچ دهیم، بنابراین بر این شتران بنشینید.» هنگامی که زینب سلاماللهعلیها آن شرایط سخت و ددمنشانه را دید، به
توجه به سر برادر
زمان مطالعه: < 1 دقیقه در بحر المصائب آمده: زمانی که زینب سلاماللهعلیها را از کوچه و بازار شام به سمت کاخ یزید میبردند و سر مبارک امام علیهالسلام را نیز پیشروى او حرکت مىدادند، مردم شام نیز شادی میکردند و ناى و طنبور مىنواختند، در آن هنگام، سر مبارک امام در هر چند قدم «لا حَولَ وَ لا قُوَّةَ إلّا بِاللَّهِ العَلِیِّ العَظیم» میگفت.
فریاد حضرت زینب سلاماللهعلیها در مجلس یزید
زمان مطالعه: 2 دقیقه کاروان اسرای اهل بیت علیهمالسلام را در حالى که دست مردها به گردنشان بسته شده بود و همه اسیران نیز به یکدیگر زنجیر شده بودند، وارد مجلس یزید نمودند. وقتى که آنها در آن وضع در برابر یزید قرار دادند، امام سجّاد علیهالسلام رو به یزید کرد و فرمود: «أَنْشُدُکَ اللَّهَ یَا یَزِیدُ مَا ظَنُّکَ بِرَسُولِ اللَّهِ ص لَوْ رَآنَا
زنی از مردم شام
زمان مطالعه: < 1 دقیقه در بحر المصائب آمده: در خرابه شام هیجده کودک خردسال در میان اسیران بود که هر صبح و شام از زینب سلاماللهعلیها آب و نان طلب و از گرسنگى و تشنگى شکایت مىکردند. یک روز یکى از اطفال طلب آب نمود، زنى از اهل شام فوراً ظرف آبى حاضر و به زینب سلاماللهعلیها عرض کرد: «اى اسیر، تو را به