جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

توضیحات اجمالی بخش‌ها:

شناختنامه: پژوهشی جامع پیرامون شخصیت گرانقدر حضرت زینب‌کبری سلام‌الله‌علیها از ولادت تا وفات با بیش از هشتصد موضوع

کتابخانه: متن 28 جلد‌کتاب و 40 مقاله برگزیده با امکان جستجو و یادداشت‌برداری و معرفی بیش از 400 عنوان کتاب

نگارخانه: 92 طرح گرافیکی زیبا به ‌همراه تصاویری از بارگاه ملکوتی حضرت به همراه نماهنگ

حکایت: بیست و نه داستان‌هایی به‌صورت گویا از زندگی حضرت

آوا: بیش از 45 ساعت سخنرانی و بیش از هشتاد‌قطعه همخوانی، مولودی، مرثیه و زیارت‌نامه حضرت‌زینب سلام‌الله‌علیها

مکالمه خواهر و برادر

زمان مطالعه: 2 دقیقه اى دلاور، خواهر غمخواره‌ام وى ز شهر و خانمان آواره‌ام آتش دل ساعتى خاموش کن یک وصیّت با تو دارم گوش کن گرچه داغ مرگ اکبر دیده‌اى داغ عباس دلاور دیده‌اى لیک چون هستى تو اى دخت بتول عصمت صغرى و ناموس رسول عصمت‌الله را نشان و مظهرى هم یدالله را نشان و مظهرى بوده در دامان عزّت جاى تو

ادامه مطلب »

زبان حال مولا

زمان مطالعه: < 1 دقیقه در دم آخر، علىّ مرتضى گفت با زینب به صد شور و نوا زینبا، عمرم به پایان آمده وعده دیدار جانان آمده زینبا دارم وصیّت با تو من گوش دل بگشا و بشنو این سخن چون حسینم از جفا، بى‌سر شود پیکرش صدپاره از خنجر شود چون در آن صحرا ندارد مادرى طفل‌هایش را بکن جمع آورى با اسیران بلا

ادامه مطلب »

آتش زدن خیمه ها

زمان مطالعه: < 1 دقیقه در آن صحرا چو آتش شعله‌ور شد دل زینب چو آتش پُرشرر شد میان آتش، آه آتشین داشت زبان حال با خود این چنین داشت اگر دردم یکى بودى چه بودى اگر غم اندکى بودى چه بودى گهى از درد مهجورى بنالم گهى از فرقت و دورى بنالم گهى از داغ عباس جوانم قرین ناله و آه و فغانم گهى

ادامه مطلب »

کشته برادر

زمان مطالعه: < 1 دقیقه شنیدستم که با نعش برادر چنین مى‌گفت آن مظلومه خواهر که اى پشت و پناه و یار زینب تو بودى مونس و غم‌خوار زینب به هر منزل مرا وقت سوارى ز راه مهر مى‌کردى تو یارى ز جا برخیز و بنگر حال زارم به روى ناقه عریان سوارم تو آخر زینت عرش خدایى میان خاک و خون عریان چرایى؟ چرا

ادامه مطلب »

شاه تشنه‌جگر

زمان مطالعه: < 1 دقیقه اى برادر، منِ سرگشته و حیران چه کنم؟ از پس قتل تو با خیل اسیران چه کنم؟ خوارى و درد غریبى همه سهل است ولى از غم هجر تو و داغ جوانان چه کنم؟ به صف کرب و بلا هر چه کشیدیم گذشت روز وارد شدن کوفه ویران چه کنم؟ مجلس زاده مرجانه اگر صبر کنم بعد از آن واقعه

ادامه مطلب »

زبان حال زینب با شمر

زمان مطالعه: < 1 دقیقه شنیدم زینب مظلومه زار چنین مى‌گفت با شمر ستمکار بیا اى شمر، شرمى از خدا کن ترحّم بر حریم مصطفى کن مبُر از تن سر سالار ما را مکُش این مونس و غم‌خوار ما را رهاکن این غریب ناتوان را به جاى او بکُش ما بیکسان را که این شه تاب در پیکر ندارد گلویش طاقت خنجر ندارد یقین دارم

ادامه مطلب »