جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

توضیحات اجمالی بخش‌ها:

شناختنامه: پژوهشی جامع پیرامون شخصیت گرانقدر حضرت زینب‌کبری سلام‌الله‌علیها از ولادت تا وفات با بیش از هشتصد موضوع

کتابخانه: متن 28 جلد‌کتاب و 40 مقاله برگزیده با امکان جستجو و یادداشت‌برداری و معرفی بیش از 400 عنوان کتاب

نگارخانه: 92 طرح گرافیکی زیبا به ‌همراه تصاویری از بارگاه ملکوتی حضرت به همراه نماهنگ

حکایت: بیست و نه داستان‌هایی به‌صورت گویا از زندگی حضرت

آوا: بیش از 45 ساعت سخنرانی و بیش از هشتاد‌قطعه همخوانی، مولودی، مرثیه و زیارت‌نامه حضرت‌زینب سلام‌الله‌علیها

قصیده ای در مدح حضرت زینب سلام‌الله‌علیها

زمان مطالعه: < 1 دقیقه عبدالرحمان معری می‌گوید: دچار گرفتاری عظیمی شدم، گفتم برای رفع گرفتاری سر قبر زینب دختر علی علیهما‌السلام ، می‌روم. طبع شعر هم داشتم، قصیده‌ای در مدح حضرت زینب کبری سلام‌الله‌علیها سرودم و از حضرت تمنای صله کردم و صله‌اش را هم برآورده شدن حاجتم قرار دادم. به خدا سوگند! از حرم حضرت زینب سلام‌الله‌علیها بیرون نیامدم مگر با حاجت روا

ادامه مطلب »

شفای دختر هندی (2)

زمان مطالعه: < 1 دقیقه موقعی که متولی حرم حضرت زینب سلام‌الله‌علیها، صحن و بقعه مطهر آن حضرت را در شام تعمیر می‌کرد، مردم از اطراف برای آن حضرت نذورات می‌آوردند و او به آنها قبض می‌داد. روزی یک مرد هندی آمد و از حضرت زینب سلام‌الله‌علیها برای حل مشکل خود درخواست کمک کرد و گفت: من الآن عهد می‌کنم که اگر به حاجت خود

ادامه مطلب »

ولادت زینب سلام‌الله‌علیها

زمان مطالعه: 2 دقیقه امشب علی ولیمه به خلق جهان دهد امشب زمین، فروغ به هفت آسمان دهد امشب خدا تجلّی خود را نشان دهد با خطّ نور، بر همه خطّ امان دهد میلاد شیردختِ علی، شیر داور است سر تا قدم حقیقت زهرای اطهر است باید دوباره خلقت پیغمبری چنین آرد ز کعبه بنت اسد حیدری چنین بخشد خدا به ختم رسل کوثری

ادامه مطلب »

مادر صبر و رضا

زمان مطالعه: 2 دقیقه ای به محمّد بهشت! یاسمن آورده‌ای همسر شیر خدا! شیرزن آورده‌ای محور هر پنج تن! پنج تن آورده‌ای هم‌سخن مرتضی! هم‌سخن آورده‌ای هاجر و ساراست این مریم عذراست این دختر زهراست این زینب کبراست این دخت ولیّ خدا، اُخت حسین و حسن دختر علم و کمال، مادر صبر و رضا یک حسن و یک حسین، یک علی مرتضی فاطمه ی

ادامه مطلب »

اسوه صبر

زمان مطالعه: 2 دقیقه آن شب که گل، از دامن مهتاب مى‌ریخت شبنم به پاى نخل باور، آب مى‌ریخت آن شب که غم، آهنگ شادى ساز مى‌کرد قفل اسارت را به گرمى باز مى‌کرد آن شب که ساقى بوسه بر پیمانه مى‌زد گیسوى شب را بهر مستان شانه مى‌زد آن شب که بهر باغِ دل، غم، لاله مى‌کاشت در نیستان نینوا نى ناله مى‌کاشت

ادامه مطلب »