توضیحات اجمالی بخشها:
شناختنامه: پژوهشی جامع پیرامون شخصیت گرانقدر حضرت زینبکبری سلاماللهعلیها از ولادت تا وفات با بیش از هشتصد موضوع
کتابخانه: متن 28 جلدکتاب و 40 مقاله برگزیده با امکان جستجو و یادداشتبرداری و معرفی بیش از 400 عنوان کتاب
نگارخانه: 92 طرح گرافیکی زیبا به همراه تصاویری از بارگاه ملکوتی حضرت به همراه نماهنگ
حکایت: بیست و نه داستانهایی بهصورت گویا از زندگی حضرت
آوا: بیش از 45 ساعت سخنرانی و بیش از هشتادقطعه همخوانی، مولودی، مرثیه و زیارتنامه حضرتزینب سلاماللهعلیها
شهادت عبیدالله بن عبدالله بن جعفر
زمان مطالعه: < 1 دقیقه ابوالفرج می گوید پس از شهادت محمد فرزند عبدالله بن جعفر، برادر پدر و مادریش عبیدالله بن عبدالله بن جعفر شهید شد و در مناقب است که او را بشر بن حویطر قانصی به شهادت رساند. (1) شهادت عبدالله بن مسلم بن عقیل فرزند پسر عموی حضرت زینب علیهاالسلام شیخ مفید و طبری گفته اند: مردی از لشکر عمر بن
شهادت محمد بن مسلم بن عقیل فرزند پسر عموی حضرت زینب
زمان مطالعه: < 1 دقیقه مادر وی ام ولد بود که عثمان بن خالد جهنی او را به شهادت رساند. (1) 1) در کربلا چه گذشت؟ ترجمه ی نفس المهموم، ص 401.
شهادت جعفر بن عقیل پسر عموی حضرت زینب
زمان مطالعه: < 1 دقیقه مادر او ام الثغر دختر عامر از بنی کلاب است. در مناقب است که وی دو نفر را کشت و در قولی پانزده سوار را کشت و بشر بن سوط همدانی او را شهید کرد. (1) 1) در کربلا چه گذشت؟ ترجمه ی نفس المهموم، ص 402.
شهادت عبدالرحمن بن عقیل پسر عموی حضرت زینب
زمان مطالعه: < 1 دقیقه عبدالرحمن بن عقیل به میدان رفت و هفده سوار را کشت و مورد حمله ی عثمان بن خالد بن اسیر جهنی و بشر بن سوط همدانی قانصی قرار گرفت و به شهادت رسید. (1) 1) در کربلا چه گذشت؟ ترجمه ی نفس المهموم، ص 401.
شهادت عبدالله الاکبر بن عقیل پسر عموی حضرت زینب
زمان مطالعه: < 1 دقیقه مادر وی ام ولد بود و ابو مرهم ازدی و لقیط بن ایاس جهنی او را به شهادت رساند. (1) از اولاد ابی طالب جز آنان که مورد اختلاف است در روز عاشورا بیست و دو مرد شهید شدند. در کتاب «معارف» ابن قتیبه است که اولاد عقیل با حسین بن علی علیه السلام خروج کردند و نه نفر آنها
شهادت قاسم بن الحسن برادرزاده ی حضرت زینب
زمان مطالعه: 2 دقیقه در مقتل محمد بن ابی طالب است که چون امام حسین علیه السلام قاسم را نگریست که آماده ی رفتن به میدان شده، او را در آغوش کشید و هر دو گریستند تا بیهوش شدند و از امام حسین علیه السلام اجازه خواست و امام علیه السلام به او اجازه نمی داد و آن پسر دست و پای او را