توضیحات اجمالی بخشها:
شناختنامه: پژوهشی جامع پیرامون شخصیت گرانقدر حضرت زینبکبری سلاماللهعلیها از ولادت تا وفات با بیش از هشتصد موضوع
کتابخانه: متن 28 جلدکتاب و 40 مقاله برگزیده با امکان جستجو و یادداشتبرداری و معرفی بیش از 400 عنوان کتاب
نگارخانه: 92 طرح گرافیکی زیبا به همراه تصاویری از بارگاه ملکوتی حضرت به همراه نماهنگ
حکایت: بیست و نه داستانهایی بهصورت گویا از زندگی حضرت
آوا: بیش از 45 ساعت سخنرانی و بیش از هشتادقطعه همخوانی، مولودی، مرثیه و زیارتنامه حضرتزینب سلاماللهعلیها
فرزندان علی کنار بستر پدر
زمان مطالعه: 2 دقیقه پس از آنکه پدر را در محراب مسجد کوفه ضربت زدند، پیکرش را در حالی که آغشته به خون بود، در میان گلیمی نهاده و اطراف آن را گرفتند و به خانه بردند. نمی دانم دختر بزرگ علی علیه السلام، حضرت زینب علیهاالسلام چگونه طاقت داشت که چنین منظره ی دردناک و حزن آلودی را مشاهده کند. همان دختری که
خبر دادن علی، از اسارت حضرت زینب هنگام شهادت
زمان مطالعه: < 1 دقیقه حضرت زینب علیهاالسلام می فرماید: هنگامی که پدرم علی علیه السلام بر اثر ضربت ابن ملجم بستری شد، نشانه های مرگ را در رخسار آن حضرت دیدم، به او عرض کردم: ام ایمن به من چنین و چنان حدیث (1) کرد (که پنج تن در یک جا جمع بودند و پیامبر صلی الله علیه و اله و سلم ناگهان غمگین
شهادت پدر مهربان حضرت زینب
زمان مطالعه: < 1 دقیقه علی علیه السلام ساعاتی قبل از شهادت به امام حسن و امام حسین علیهماالسلام وصیت کرد: پس از آنکه از دنیا رفتم، مرا در میان تابوت بگذارید، سپس از خانه بیرون آورید، عقب تابوت را بگیرید ولی جلو تابوت خود به خود حمل می شود، مرا به سرزمین غری (نجف) حرکت دهید، در آنجا سنگ سفید بسیار درخشانی می بینید،
کمک حضرت زینب به برادر هنگام تجهیز پدر
زمان مطالعه: < 1 دقیقه مجلسی در جلد نهم بحار روایت می کند که امام حسن علیه السلام خواهرش زینب را صدا کرد، فرمود از باقیمانده ی حنوط جدم رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم بیاور تا پدرم را حنوط کنم. حضرت زینب به تندی دوید، حنوط را آورد و درب آن را باز کردند، از شدت بوی خوش آن تمام مسیر
حضور حضرت زینب در تشییع جنازه ی پدر
زمان مطالعه: < 1 دقیقه نورالدین محمدبن المرتضی به اسناد خود از ام کلثوم حضرت زینب علیهاالسلام نقل می کند که فرمود آنگاه که پدرم مریض بود به شمشیر عبدالرحمن بن ملجم مرادی، برادران مرا مخاطب ساخته فرمود: پسران من، چون من از دنیا رفتم مرا غسل دهید و با باقیمانده ی کافور و حنوط بهشتی که از پیغمبر و فاطمه باقیمانده، مرا حنوط کنید