توضیحات اجمالی بخشها:
شناختنامه: پژوهشی جامع پیرامون شخصیت گرانقدر حضرت زینبکبری سلاماللهعلیها از ولادت تا وفات با بیش از هشتصد موضوع
کتابخانه: متن 28 جلدکتاب و 40 مقاله برگزیده با امکان جستجو و یادداشتبرداری و معرفی بیش از 400 عنوان کتاب
نگارخانه: 92 طرح گرافیکی زیبا به همراه تصاویری از بارگاه ملکوتی حضرت به همراه نماهنگ
حکایت: بیست و نه داستانهایی بهصورت گویا از زندگی حضرت
آوا: بیش از 45 ساعت سخنرانی و بیش از هشتادقطعه همخوانی، مولودی، مرثیه و زیارتنامه حضرتزینب سلاماللهعلیها
روز وفات عمه ام زینب بود!
زمان مطالعه: < 1 دقیقه شیخ محمد باقر قاینی، صاحب کتاب «کبریت احمر» می نویسد: «زمانی که در عتبات عالیات، مشغول تحصیل بودم، در آن زمان سیدی بود که وقتی در حرم مطهر مشغول زیارت بود؛ یکی از زوار ترک زبان به طرف بالای سر مبارک رفت و نشست و مشغول تلاوت قرآن گردید. این سید جلیل با خود گفت: آیا سزاوار است که مردمان
مستوره بودیم ولی لباس مناسبی نداشتیم!
زمان مطالعه: < 1 دقیقه صاحب کبریت احمر گوید: در عالم رؤیا دیدم واعظی بر منبر مسأله اسیری اهل بیت علیهم السلام را بیان می داشت و می گفت: نمی دانم که مکشفات الوجوه یا مستورات بودند؟ دیدم صدیقه ی صغری حضرت زینب علیهاالسلام و تمام اسیران در مجلس پای منبر حاضرند! به آن واعظ گفتم از خود ایشان که حاضرند سؤال می کنم و
مشکل گشایی زینب (1)
زمان مطالعه: < 1 دقیقه کسی گفت: از مرحوم آیة الله آقا سید ابوالحسن اصفهانی یادبودی خواستم که برای مسلمانان نقل نمایم، فرمود: بگو هر زمان که گرفتار و حاجتمند شدند، خدای متعال را به عظمت و عصمت زینب قسم دهند، خداوند حاجتشان را بر می آورد؛ زیرا زینب علیهاالسلام نزد خدا بسیار آبرومند است. و نیز معروف است که امام زمان (عج) فرمود: در
شفا گرفتن مرحوم فیض الاسلام
زمان مطالعه: < 1 دقیقه دانشمند و مترجم توانا جناب مرحوم فیض الاسلام می نویسد: بیش از دوازده سال پیش به درد شکم گرفتار شدم و معالجه ی پزشکان سودی نبخشید، برای استشفاء، به اتفاق و همراهی اهل بیت و خانواده به کربلای معلا مشرف شدیم؛ در آن جا هم سخت مبتلا گشتم. روزی دوستی از زائران در نجف اشرف من و گروهی را به
نفرین بر «ام الحجام«
زمان مطالعه: < 1 دقیقه در مسیر راه کوفه و شام، اسیران خاندان پیامبر علیهم السلام به منزلگاهی رسیدند که نام آن «قصر عجوزه» بود، منظور از عجوزه زنی به نام «ام الحجام» بود، این زن که سرشتی ناپاک داشت و از دشمنان کوردل بود، گستاخی و بی شرمی را به جایی رسانید که کنار سر مقدس امام حسین علیه السلام آمد و سنگی بر
شفای عجیب درد چشم
زمان مطالعه: 2 دقیقه علامه حاج میرزا حسین نوری صاحب مستدرک از سید محمد باقر سلطان آبادی که از بزرگان و شخصیت های با کمال بود نقل می کند که گفت: من در بروجرد به بیماری شدید درد چشم مبتلا شدم، چشم راستم ورم کرد و به طوری ورم بزرگ شد که سیاهی چشمم پیدا نبود، و از شدت درد، خواب و آرامش نداشتم.