توضیحات اجمالی بخشها:
شناختنامه: پژوهشی جامع پیرامون شخصیت گرانقدر حضرت زینبکبری سلاماللهعلیها از ولادت تا وفات با بیش از هشتصد موضوع
کتابخانه: متن 28 جلدکتاب و 40 مقاله برگزیده با امکان جستجو و یادداشتبرداری و معرفی بیش از 400 عنوان کتاب
نگارخانه: 92 طرح گرافیکی زیبا به همراه تصاویری از بارگاه ملکوتی حضرت به همراه نماهنگ
حکایت: بیست و نه داستانهایی بهصورت گویا از زندگی حضرت
آوا: بیش از 45 ساعت سخنرانی و بیش از هشتادقطعه همخوانی، مولودی، مرثیه و زیارتنامه حضرتزینب سلاماللهعلیها
زینب و داغ رقیه!
زمان مطالعه: 2 دقیقه اهل بیت، شهادت پدران را از کودکان نهان می داشتند و به آنها می گفتند: پدر شما سفر کرده است. شبی دختر چهارساله حسین علیه السلام از خواب برخاست و گفت: پدرم کجاست؟ او را در خواب دیدم که نگران بود. زنان از شنیدن این سخن گریان شدند و کودکان دیگر هم به گریه افتادند. یزید از خواب بیدار شد
ملاقات جانسوز هند با زینب
زمان مطالعه: 2 دقیقه »هند» دختر عبدالله بن عامر، وقتی که پدرش از دنیا رفت در خانه ی امیر مؤمنان علیه السلام ماند و پس از شهادت علی علیه السلام در خانه ی امام حسن علیه السلام بود، معاویه او را به ازدواج یزید درآورد. او در شام بود، و از شهادت امام حسین علیه السلام خبر نداشت، وقتی که امام کشته شد و
سیاه پوش کردن کاروان مدینه!
زمان مطالعه: < 1 دقیقه وقتی اهل بیت خواستند به مدینه بازگردند، به دستور یزید، جهاز شترها را با پارچه های پر زرق و برق آراستند، تا اهل بیت را با تجلیل و احترام بیشتری به سوی مدینه حرکت دهند! زینب علیهاالسلام که از هوشیاری و قاطعیت و تدبیر بالایی برخوردار بود، دریافت که آنها می خواهند خون شهیدان را با این گونه ظاهر سازیها
پس از چهل روز فراق!
زمان مطالعه: < 1 دقیقه اهل بیت در راه مدینه، به دو راهی جاده عراق و مدینه رسیدند، چون به این مکان رسیدند، از امیر کاروان خواستند تا آنان را به کربلا ببرد، و او آنان را به سوی کربلا حرکت داد، چون به کربلا رسیدند، جابر عبدالله انصاری را دیدند که با عطیه و تنی چند از بنی هاشم و خاندان پیامبر صلی الله
ورود به مسجد پیامبر
زمان مطالعه: < 1 دقیقه زینب علیهاالسلام پس از ورود به مدینه، اول کنار مرقد مطهر پیامبر رفت و دو طرف چهارچوب در مسجد را گرفت و فریاد زد: «یا جداه! إنی ناعیة الیک اخی الحسین؛ ای جد بزرگوارم! من خبر مرگ برادرم حسین را آورده ام«. اشک زینب علیهاالسلام هرگز نمی ایستاد، و گریه و ناله ی او کاستی نمی گرفت، و هرگاه به
مرثیه ی زینب در کنار قبر مادر!
زمان مطالعه: < 1 دقیقه حضرت زینب علیهاالسلام و همراهان کنار قبر مادرشان زهرا علیه السلام رفتند، در آن جا نیز شیون به پا شد، زنان و مردان مدینه، آن چنان می گریستند که گویی محشر شده است. زینب علیهاالسلام که قافله سالار عزاداران بود، آن قدر مادر مادر کرد تا بی هوش به زمین افتاد، وقتی به هوش آمد صدا زد: «مادرجان! آن قدر