توضیحات اجمالی بخشها:
شناختنامه: پژوهشی جامع پیرامون شخصیت گرانقدر حضرت زینبکبری سلاماللهعلیها از ولادت تا وفات با بیش از هشتصد موضوع
کتابخانه: متن 28 جلدکتاب و 40 مقاله برگزیده با امکان جستجو و یادداشتبرداری و معرفی بیش از 400 عنوان کتاب
نگارخانه: 92 طرح گرافیکی زیبا به همراه تصاویری از بارگاه ملکوتی حضرت به همراه نماهنگ
حکایت: بیست و نه داستانهایی بهصورت گویا از زندگی حضرت
آوا: بیش از 45 ساعت سخنرانی و بیش از هشتادقطعه همخوانی، مولودی، مرثیه و زیارتنامه حضرتزینب سلاماللهعلیها
در جستجوی طفلان گمشده!
زمان مطالعه: < 1 دقیقه شامگاه روز عاشورا دو طفل در اثر دهشت و تشنگی جان سپردند، و چون زینب کبری علیهاالسلام برای گردآوری عیال و اطفال جستجو می کرد، آن دو طفل را صدا می زد، اما نیافت، تا این که آنها را در حالی که دست در گردن یکدیگر داشتند پیدا کرد، اما آنها از دنیا رفته بودند! (1) 1) همان، ص 89،
نماز شب زینب و التماس دعای حسین
زمان مطالعه: < 1 دقیقه روایت شده که: چون امام حسین علیه السلام برای وداع زینب علیهاالسلام آمد، از جمله سخنانی که به او گفت این بود که فرمود: »یا اختاه! لا تنسینی فی صلاة اللیل؛ خواهر جان! مرا در نماز شب فراموش نکن«. درباره ی شب یازدهم و شام غریبان نیز آمده است: تهجد و شب زنده داری زینب علیهاالسلام در تمام مدت عمرش
نوای زینب در قتلگاه!
زمان مطالعه: 4 دقیقه در کتاب «دمعة الساکبة» از ابن رباح روایت شده است: من در جنگ و کارزار کربلا به چشم خود دیدم که وقتی امام حسین علیه السلام کشته شد، زنی از خیمه بیرون آمد در حالی که دامانش زیر پایش می گرفت تا این که بر زمین افتاد، سپس برخاست و فریاد زد: «وا حسیناه، وا اماماه، وا قتیلاه، وا اخاه؛
بوسه بر حلقوم بریده!
زمان مطالعه: < 1 دقیقه بعد از آن نواهای سوزناک زینب علیهاالسلام آمده است که: حضرت خم شد و بدن پاره پاره ی برادر را در آغوش گرفت و دهانش را روی حلقوم بریده ی برادر نهاد و می بوسید و می گفت: «برادرجان! اگر مرا بین ماندن در کنارت و بین رفتن به سوی مدینه، مخیر می کردند، سکوت همراه تو را بر می
وداع با پیکرهای بی سر!
زمان مطالعه: < 1 دقیقه در آن هنگام که هر داغدیده ای پیکر عزیزی را در آغوش گرفته بود و زینب علیهاالسلام با پیکر غرق خون برادر صحبت می کرد، یکی از ظالمان و ستمگران به نام «زجر بن قیس» در حالی که تازیانه در دست داشت کنار قتلگاه آمد و بر سر اهل بیت فریاد کشید که زود سوار بر شترها شوید و به
تنهایی زینب!
زمان مطالعه: < 1 دقیقه زینب علیهاالسلام وقتی که بر شتر سوار می شد حضرت عباس علیه السلام می آمد و زانو خم می کرد و همراه جوانان بنی هاشم، دختر زهرا علیهاالسلام را با شکوه و احترام، سوار می کرد! ولی اکنون دشمنان جلاد، با ضرب تازیانه او را سوار می کنند! به یاد آن جوانان و برادران می افتد که در اطراف شتر