جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

توضیحات اجمالی بخش‌ها:

شناختنامه: پژوهشی جامع پیرامون شخصیت گرانقدر حضرت زینب‌کبری سلام‌الله‌علیها از ولادت تا وفات با بیش از هشتصد موضوع

کتابخانه: متن 28 جلد‌کتاب و 40 مقاله برگزیده با امکان جستجو و یادداشت‌برداری و معرفی بیش از 400 عنوان کتاب

نگارخانه: 92 طرح گرافیکی زیبا به ‌همراه تصاویری از بارگاه ملکوتی حضرت به همراه نماهنگ

حکایت: بیست و نه داستان‌هایی به‌صورت گویا از زندگی حضرت

آوا: بیش از 45 ساعت سخنرانی و بیش از هشتاد‌قطعه همخوانی، مولودی، مرثیه و زیارت‌نامه حضرت‌زینب سلام‌الله‌علیها

وداع آخر!

زمان مطالعه: < 1 دقیقه در آخرین وداع دختران و خواهرانش، سکینه، فاطمه، زینب و ام کلثوم را به نام صدا کرد و فرمود: «آخرین سلامم بر شما باد، اکنون آخرین دیدارم با شما است، و اندوه جانکاه به شما نزدیک شده است«. امام علیه السلام در این حال گریست. زینب علیهاالسلام عرض کرد: خدا چشمت را نگریاند، چرا گریه می کنی؟ امام علیه السلام

ادامه مطلب »

وداع با امام سجاد

زمان مطالعه: < 1 دقیقه وقتی صدای: «هل من ذاب یذب عن حرم رسول الله…» حسین بلند شد، زنان حرم ناله و شیون کردند. امام سجاد علیه السلام سخت بیمار بود و به طوری که بدون عصا نمی توانست بایستد و شمشیر خود را حمل کند! به زحمت برخاست و از خیمه بیرون آمد که به میدان برای یاری پدر حرکت کند. امام حسین علیه

ادامه مطلب »

حمله به برادر!

زمان مطالعه: < 1 دقیقه در آخرین لحظات، از هر طرف به حسین علیه السلام حمله کردند. باران تیر بود و ضربات شمشیر. حسین علیه السلام تنهای تنها بود و دشمن بسیار… نیزه ای که بر شانه ی حسین خورد او را به صورت، بر زمین انداخت، زینب علیهاالسلام که ناظر این صحنه بود، گفت کاش آسمان بر زمین فرود می آمد، کاش کوهها بر

ادامه مطلب »

مصیبت عبدالله بن الحسن

زمان مطالعه: < 1 دقیقه وقتی پیکر نیمه جان امام حسین علیه السلام را محاصره کردند، «عبدالله بن الحسن علیه السلام» که هنوز به حد بلوغ نرسیده با سرعت از میان خیمه ها بیرون آمده و می خواست خود را به کنار عموی بزرگوارش رساند، زینب علیهاالسلام به دنبال او بود تا از رفتنش جلوگیری کند. امام علیه السلام به خواهرش فرمود: «احبسیه یا اختی؛

ادامه مطلب »

اسب بی سوار!

زمان مطالعه: < 1 دقیقه وقتی امام علیه السلام شهید شد، ذوالجناح بدن خود را خونین کرد و به سوی خیمه ها آمد. حضرت زینب علیهاالسلام شیهه اسب را شنید، به خواهرش ام کلثوم رو کرد و گفت: «این اسب برادرم حسین است که به طرف خیمه می آید، شاید همراه آن آب باشد«! به روایتی، زینب علیهاالسلام به سکینه فرمود: سکینه خانم! پدرت با

ادامه مطلب »

پیکری زیر سم اسبان!

زمان مطالعه: < 1 دقیقه یکی از داغهای جانسوز و ضربه های روحی حضرت زینب علیهاالسلام آن هنگام بود که پس از شهادت برادرش حسین علیه السلام به جای تسلیت شنیدن به فرمان عمر بن سعد، ده نفر سوار مأمور شدند تا بر پیکر مطهر حسین بتازند! آنها این کار را کردند و استخوانهای سینه ی حضرت را کوبیدند! در روایتی آمده است: فضه می

ادامه مطلب »