زمان مطالعه: < 1 دقیقه نوبت به برادر عزیزش حسین علیه السلام رسید. برادری که وارث تمام مظلومیت های خاندان پیامبر علیهم السلام است. زینب علیهاالسلام می دانست که روزگار آبستن حوادثی دیگر و خون هایی است که شاید سنگین ترین و دلخراش ترین مصیبت او باشد. او دیده بود که حسین علیه السلام در آغوش پیامبر است و باران بوسه های آن حضرت بر

زمان مطالعه: < 1 دقیقه محبت و دوستی زینب علیهاالسلام به امام حسین علیه السلام آن چنان بود که خواهرانش این گونه نبودند. گفته اند: این محبت و دوستی زینب علیهاالسلام از ایام و روزگار طفولیت و کودکی او بوده به طوری که آرام نمی گرفت مگر در پهلوی امام حسین علیه السلام. حضرت فاطمه ی زهرا علیهاالسلام رسول خدا صلی الله علیه و آله

زمان مطالعه: < 1 دقیقه وقتی که زینب علیهاالسلام به سن ازدواج رسید، عده ای از جمله پسر عمویش «عبدالله بن جعفر» از او خواستگاری کرد، خواستگاری عبدالله پذیرفته شد و زینب علیهاالسلام به همسری او درآمد، مشروط بر آن که هرگاه برادرش حسین علیه السلام خواست به مسافرتی برود، و زینب علیهاالسلام خواست همراه او برود، عبدالله از او جلوگیری نکند. (1) وقتی حضرت

زمان مطالعه: 2 دقیقه وقتی زینب علیهاالسلام متولد شده بود، سلمان فارسی برای تهنیت ولادت زینب آمد. دید علی علیه السلام در سکوت سنگین و پراندوهی فرو رفته است! علی علیه السلام برای سلمان از کربلا گفت و سرنوشتی که دخترش در پیش دارد.(1) زینب علیهاالسلام می گوید: پس از آن که ابن ملجم فرق مبارک پدر را شکافت و من آثار شهادت را

زمان مطالعه: < 1 دقیقه در ایامی که امیر مؤمنان علیه السلام در کوفه تشریف داشت، حضرت زینب علیهاالسلام مجلس زنانه در منزل خود برپا کرده بود و برای آنها تفسیر قرآن بیان می فرمود. یکی از روزها تفسیر «کهیعص» را می فرمود. در این بین امیر مؤمنان علیه السلام وارد شده و فرمود: ای نور دیده! شنیدم تفسیر «کهیعص» را برای زنان بیان می

زمان مطالعه: < 1 دقیقه امام حسین علیه السلام از مدینه به سوی مکه حرکت کرد، چون به منزل «خزیمیه» رسیدند و یک شبانه روز در آن جا اقامت کردند، صبح گاه، زینب علیهاالسلام در خدمت برادر شد و عرض کرد: آیا تو را به کلامی که دوش شنیدم خبر بدهم؟ فرمود: چه شنیدی؟ عرض کرد: نیمه ی شب از خیمه بیرون شدم، شنیدم هاتفی