دسته بندی: اشعار و مراثی

زمان مطالعه: 5 دقیقه واندر آن هنگام زینب ایستاد در سخن چو مرتضی لب را گشاد اندر آغاز سخن، حق را ستود بر روان مصطفی دادی درود پس بگفتا

زمان مطالعه: < 1 دقیقه بر آن لب‌ها چو می‌زد چوب خزران تو گفتی عرش داور بود لرزان تبسم بر لبانش نقش بسته ز پیروزی خود گردیده شادان در این

زمان مطالعه: 3 دقیقه زینب کبری که دخت مرتضی است امر او نافذتر از حکم قضا است چون به خاموشی اشارت رفت از او شد گره آوازها اندر گلو

زمان مطالعه: 3 دقیقه خروش خون و سروش قیام می‌شنوم صدای خطبه زینب ز شام می‌شنوم سخن کلام خداوند قادر ازلی است ندا، ندای محمد، صدا، صدای علی است

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

زمان مطالعه: 2 دقیقه چو لب بست از سخن سبط پیمبر سخن‌پرداز شد ناموس داور بفرمود «اُسکتوا» ز آن خلق منکوس نفس برّید و شد خاموش ناقوس چو حقِّ

زمان مطالعه: < 1 دقیقه بنفسی ابنه الزهرا عقیلة حیدر وجلت قراباتی و قل التقرب جانم به قربانت ای دخت زهرا عقیله حیدر از قوم و خویشان ترسیدم و تقرب

زمان مطالعه: < 1 دقیقه هذا ضریحک یا بنة الزهراء أم روضة قدسیة الأشذاء؟ این ضریح توست ای دخت زهرا یا روضه پاک رضوان است؟ نور الرسالة و الامامة ساطع

زمان مطالعه: < 1 دقیقه فطوبی لأرض الشام حین تنزلت بها برکات تربها لیس یجدب آفرین به سرزمین شام، آن‌گاه که فرود آمد آنجا برکات و از قدرش کم نمی‌شود

زمان مطالعه: < 1 دقیقه تیهی جلالا یا بقاع الراویة و تطاولی شرفا بمثوی الزاکیة با جلال و شکوه بگرد ای بارگاه راویه و بناز بر شرف خواب‌گاه و آرام‌گاه