دسته بندی: مصائب

زمان مطالعه: < 1 دقیقه بعد از خطبه ی رسوا گرانه ی حضرت زینب علیهاالسلام در مجلس یزید، آن ملعون چاره ای ندید جز این که زینب و اهل بیت

زمان مطالعه: < 1 دقیقه وقتی که سر حسین علیه السلام در درون تشت طلا پیش روی یزید نهادند، زنها را پشت سر او جای دادند که آن سر مقدس

زمان مطالعه: < 1 دقیقه از حضرت سجاد علیه السلام نقل شد، که فرمود: «عمه ام زینب علیهاالسلام همه ی نمازهای واجب و مستحب خود را در طول مسیر ما

زمان مطالعه: < 1 دقیقه هوا بسیار سوزان بود، آب مشکها تمام گردید، رهروان ناگزیر به سوی منزلگاه «قصر بنی مقاتل» که از جاده دور بود، رهسپار شدندـ یا راه

زمان مطالعه: < 1 دقیقه روایت شده است که در شهر «نصیبین» سر امام را به مردم نشان دادند! زینب علیهاالسلام از مشاهده ی آن صحنه ی دلخراش، طاقت از

زمان مطالعه: < 1 دقیقه برخورد غیر انسانی ابن زیاد با اسیران اهل بیت، و نیز سخنرانیهای بیرون دروازه ی کوفه و گفت و گوی مجلس ابن زیاد احساسات مردم

زمان مطالعه: < 1 دقیقه ابن زیاد نامه ای برای یزید در شام فرستاد و همه ی جریان را برای یزید نوشت و از طرفی دستور داد اهل بیت حسین

زمان مطالعه: < 1 دقیقه امام سجاد علیه السلام را در برابر ابن زیاد آوردند، گفت تو کیستی؟ حضرت فرمود: من علی فرزند حسینم! گفت: مگر خدا علی بن الحسین

زمان مطالعه: 2 دقیقه اهل بیت امام را به قصر ابن زیاد بردند، و زینب علیهاالسلام درمیان آنان به صورت ناشناس و در حالی که لباسهای کهنه ای بر

زمان مطالعه: 2 دقیقه مسلم گچکار در ضمن روایتی گوید: ناگاه صدای شیون بلند شد و دیدم که سرهای مقدس شهدای کربلا را که در پیشاپیش آنها سر مقدس