جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ملاقات ام البنین با حضرت زینب سلام‌الله‌علیها

زمان مطالعه: 2 دقیقه

هنگامی که بشیر وارد مدینه شد و خبر شهادت امام حسین علیه‌السلام را اعلام کرد و زنان و مردان مدینه به طرف دروازه شهر حرکت کردند در بین آنها ام البنین سلام‌الله‌علیها هم بود که به استقبال کاروان حسینی به سمت دروازه آمد. وقتی خبر شهادت امام حسین علیه‌السلام را شنید بی‌هوش روی زمین افتاد. در این بین اهل بیت امام حسین علیهم‌السلام به منزل‌های خود وارد شدند و زینب سلام‌الله‌علیها فرمود: «نمی‌‌خواهم امروز کسی نزد من آید، مگر زنی که عزیزی را در کربلا از دست داده باشد.»

آن گاه در منزل خود نشست و به فضه خادمه دستور داد که دم در باشد. وقتی ام البنین سلام‌الله‌علیها به هوش آمد، از زینب کبری سلام‌الله‌علیها و اهل بیت امام حسین علیهم‌السلام سؤال کرد. مردم خبر دادند که هر کس به منزل خود رفت.

ام البنین سراسیمه خود را به خانه حضرت زینب سلام‌الله‌علیها رساند و شنید که اهل بیت، مشغول گریه و زاری هستند.

در زد و فضه پرسید:

«چه کسی در می‌زند، همانا خانم من زینب سلام‌الله‌علیها نمی‌خواهد زنی نزد او بیاید مگر زنی که عزیزی را در کربلا از دست داده باشد.»

ام البنین سلام‌الله‌علیها به او فرمود:

«به خانم خود زینب سلام‌الله‌علیها بگو من هم شریک او در این عزا هستم و می‌خواهم نزد او بیایم تا او را در این عزاداری یاری کنم، چون من خودم همانند او در مصیبت هستم.»

فضه این جریان را برای حضرت زینب سلام‌الله‌علیها عرض کرد.

زینب سلام‌الله‌علیها فرمود: «از او بپرس که چه کسی است که در مصیبت مانند من است؟»

عرض کرد: «من ام البنین هستم.»

زینب سلام‌الله‌علیها فرمود: «به خدا قسم! تو همان گونه که می‌گویی مادرِ مصیبت عظما و فاجعه کبرا هستی.»

آن‌گاه فضه در را باز کرد، ام البنین سلام‌الله‌علیها وارد شد و زینب سلام‌الله‌علیها به استقبال او شتافت و او را در برگرفت و گریه کرد و فرمود:

«خدا اجر تو را در مصیبت چهار فرزندت زیاد کند.»

ام البنین سلام‌الله‌علیها عرض کرد:

«و خداوند اجر تو را نیز در مصیبت برادرت حسین علیه‌السلام و فرزندانت زیاد کند.»

ام البنین سلام‌الله‌علیها و هر کسی که در آن جا حضور داشت گریه کرد. (1)


1) چهره درخشان عقیله بنی‌هاشم، زینب کبری سلام‌الله‌علیها، علی ربانی خلخالی، ج 3، ص 58.