جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

بازگشت به مدینه

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

چون کاروان اهل بیت علیهم‌السلام به نزدیکى مدینه رسیدند، بشیربن‌جذلم به مدینه رفت و خبر شهادت اباعبدالله را به اطلاع مردم رساند، زنان از محمل‏ها پیاده شدند،‏ اسباب شهدا را پیش روى خود پهن نمودند و مشغول نوحه‏سرایى شدند، که ناگاه غلغله اهل مدینه بر پا شد و زنان مهاجر و انصار نمایان شدند. حضرت سجاد علیه‌السلام فرمود تا از آنها استقبال کنند.

چون چشم زنان مدینه به آن سیاه‌پوشان افتاد، هنگامه محشر به پا شد، آنها شتابان رو به خیمه‏ها نمودند و چون اهل حرم را با این حال نگریستند، که جز حضرت سجاد علیه‌السلام مردی همراه آنها نیست، سخت گریستند. گروهى با حضرت زینب سلام‌الله‌علیها و جماعتى دور ام کلثوم، را گرفتند و چگونگى ماجرا را جویا شدند.

زینب سلام‌الله‌علیها فرمود:

«به چه زبان شرح دهم که قدرت بیان ندارم، اى زنان قریش و اى دختران بنى‌هاشم! چیزى مى‏شنوید و حکایتى به گوش مى‏سپارید. اگر شرح حال شهدا و اسرا را باز گویم، می گویید زینب سلام‌الله‌علیها چگونه زنده است؟!» (1)


1) موسوعة الامام الحسین علیه‌السلام، ج ‏11، ص 273.