جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

پیام خون (2)

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

وقتى به دل داغ برادر ماند و زینب

یک کربلا غم در برابر ماند و زینب

وقتى شهادت حرف آخر را رقم زد

غمنامه تنهاى بى‌سر ماند و زینب

وقتى خزان بر سرخى آلاله‌ها زد

صحرایى از گل‌هاى پرپر ماند و زینب

وقتى که آتش با قساوت همزبان شد

در خیمه‌ها توفان آذر ماند و زینب

وقتى غزالان حرم هر سو رمیدند

موى پریشان، دیده تر ماند و زینب

وقتى فضا خالى شد از پرواز یاران

یک آسمان بى‌کبوتر ماند و زینب

تا کربلا در کربلا مدفون نگردد

در نینوا فریاد آخر ماند و زینب

دیدیم جاى گریه، جاى ناله کردن

«قد قامت» غوغاى دیگر ماند و زینب

دست على از آستینش شد نمایان

روح شجاعت‌هاى حیدر ماند و زینب

هنگامه‌اى دیگر به پا شد کربلا را

اوج تعهد، حفظ سنگر ماند و زینب

تکمیل نهضت در بیانش جلوه‌گر شد

وقتى پیام خون رهبر ماند و زینب

عبدالعلی صادقی

***