جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

فروغ زهرا (2)

زمان مطالعه: 2 دقیقه

ای دختر آفتاب زینب

ای خواهر انقلاب زینب

پرورده دست پنج معصوم

ای کوکب در نقاب زینب

تابد ز رخت فروغ زهرا

زهرا گل و تو گلاب زینب

آن شب که مدینه گشت روشن

زان روی چو ماهتاب زینب

رخشنده ز فاطمی جمالت

شد دیده نه قباب زینب

بودی به بر چهار معصوم

از گریه به پیچ و تاب زینب

اما چو تو را حسین بگرفت

شد روح تو کامیاب زینب

گل خنده نشست بر لبانت

چون در سحر، آفتاب زینب

با مهر حسین زنده هستی

عشق تو و عشق ناب زینب

در نام‌گذاریت چو کردند

اظهار به بوتراب زینب

او از نبی و نبی ز یزدان

شد منتظر جواب زینب

کز مصدر عزّت و عنایت

شد نام تو انتخاب زینب

یک روز صدا زدی پدر را

در لذت التهاب زینب

تا صوت تو باز بشنَوَد باب

داد دیر تو را جواب زینب

سبز است همیشه گلشن عشق

کز اشک تو خورده آب زینب

دریای جلال و عزتت را

خورشید بود حباب زینب

هنگام سواریت ابوالفضل

بگرفته تو را رکاب زینب

ای زمزم کعبه امامت

وی قبله در حجاب زینب

در خاطر آسمانی توست

صد خاطره التهاب زینب

در صحنه خون، امامت زن

این شد ز تو فتح باب زینب

وقتی که گسیخت دفتر عشق

در شورش اضطراب زینب

از صبر خداییت دوباره

شیرازه شد آن کتاب زینب

با روح شهادت و شهامت

هم سنگر و هم رکاب زینب

در حال اسارت از بیانت

شد کاخ ستم خراب زینب

از صوت عدالت تو امت

انگیخته شد ز خواب زینب

بر خصم خدا شکست دادی

با همت و صبر و تاب زینب

هر نقشه خائنانه‌اش را

کردی همه نقش آب زینب

در کاخ وجود نور داری

چو شمع شدی گر آب زینب

هر چند که شد سپید مویت

از محنت بی‌حساب زینب

با خون جبین به چوب محمل

کردی سر خود خضاب زینب

ای جان نبی و روح زهرا

ای هستی بوتراب زینب

هر کس که دعا کند به نامت

گیرد ز خدا جواب زینب

از مدح تو می‌برد «مؤید»

در هر نفسی ثواب زینب

سیدرضا مؤید

***