جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

نقش زینب در سفر

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

آن‌که قد را به اَلَم کرد عَلَم زینب بود

آن‌که پرورده شد از شیر اَلَم زینب بود

آن‌که از خون جبین مانده بر اوراق جهان

آن‌چه تا حال که او کرده رقم زینب بود

آن‌که شیرازه دین خواست چو بگسسته شود

کرد با خون جگر وصل به هم زینب بود

آن‌که اندر سفر پُرخطر کوفه و شام

مرد و مردانه بشد پیش‌قدم زینب بود

آن‌که چون پیرهن صبر و توکل پوشید

حافظش بود خدا در همه دم زینب بود

آن‌که از خاتم دین دید نگین افتاده

مانده در دائره اهل ستم زینب بود

آن‌که از سوزش دل «اَیْنَ اخى» کرد بلند

جانب قتلگه آمد ز حرم زینب بود

آن‌که بر قدّ حسین کرد نگاهى و بدید

پشتش از داغ برادر شده خم زینب بود

آن‌که آمد سر بالین اباالفضل جوان

دید دستش ز بدن گشته قلم زینب بود

آن‌که از تیر بدیدش ز توان افتاده

اصغر آن بلبل گلزار حرم زینب بود

آن‌که با دیده خود دید حسین را کشتند

به تمناى رى و مشت درم، زینب بود

آن‌که شد نام شریفش سبب سوزش دل

شخص سر دفتر دیباچه غم، زینب بود

هاشمى

***