امین وحی طبع شیوای من
معجزه کن بخوان به آوای من
فضائل از کوثر زهرا بگو
قصیده بر زینب کبری بگو
دُرِّ مدیحت به عقیق لب است
بگو بگو ولادت زینب است
در ملکوت عرش این زمزمه است
ولادت فاطمه فاطمه است
جلوه حُسن ازلی آمده
دختر زهرا و علی آمده
خون خدا! زهی به همسنگرت
آمده میلاد پیامآورت
زینت اُمّ و زینت اَب است این
نایبة الامام، زینب است این
بیان او شعله کارزار است
زبان او تیغه ذوالفقار است
آینه بتول عذراست این
حقیقت حضرت زهراست این
مخزن اسرار خدا سینهاش
تمام کربلا در آیینهاش
زمزمهاش حکایت کربلاست
فلسفه روایت کربلاست
ختم رسل بوسه زند بر لبش
خوانده به فرمان خدا زینباش
طلعت او بین حسین و حسن
جلوهای از جلالت پنج تن
دختر پاک علی مرتضاست
خواهر دین، مادر صبر و رضاست
نایبه ی چار امام همام
دختر فاطمه علیکِ السلام
کشیده از خاک قدوم تو ناز
کوفه و کربلا و شام و حجاز
ای ز ازل گشته اسیر حسین
ای به زنی آمده شیر حسین
زندگی شهید مرهون تو
«سفینة النجاة» ممنون تو
مدال روی شانه فاطمه
زندهترین نشانه فاطمه
اسوه زنده روایات صبر
به شأن تو تمام آیات صبر
سینه جان گشوده بر هر بلا
ز دامن فاطمه تا کربلا
ای همه جا و همه دم با حسین
نفس نفس، قدم قدم، با حسین
بخوان بخوان بخوان به دوش حسین
قصه کربلا به گوش حسین
حسین را فروغ هر دو عینی
تو نوری از حقیقتِ حسینی
اگر چه هفتاد و دو داغ دیدی
جان امام خویش را خریدی
کمال با نطق تو کامل شده
وحی به سینه تو نازل شده
به جمله جمله خطبهات این نداست
معلم زینب کبری خداست
حج تو ای سیده عالمین
هفت طواف است به دور حسین
دعای تو سوز دل و حال بود
نماز تو کنار گودال بود
مروه تو دایره کربلا
صفای تو کنار طشت طلا
کوثر کوثر ای بتول بتول
فاطمه ی فاطمه حجت قبول
جلالت جلالت ائمه است
زیارتات زیارت فاطمه است
شکر به هر لحظه ی روز و شبم
که خاکبوس محمل زینبم
مذهب من مکتب من زینب است
همیشه ورد لب من زینب است
به مادرت فاطمه جدت نبی
زینبیام زینبیام زینبی
فاش بگویم به همه این سخن
«میثم» دختر علی کیست من
غلامرضا سازگار
***