جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

غذای بهشتی

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

مرحوم شیخ طوسی از زینب سلام‌الله‌علیها دختر امیرمؤمنان علی علیه‌السلام آورده است که فرمود:

پدرم به همراه پیامبر نماز فجر را خواند و پس از نماز، آن حضرت به طرف علی علیه‌السلام رفت و گفت:

«علی جان! آیا می‌توان میهمان شما شد؟»

امیر مؤمنان علی علیه‌السلام حیا کرد بگوید، سه روز است که غذایی نخورده است.

پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود:

«اینک با هم به سوی دخترم فاطمه می‌رویم.»

با هم وارد خانه شدند و اثر گرسنگی را در سیمای فاطمه سلام‌الله‌علیها و فرزندانش دیدند.

پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود:

«فاطمه جان! پدرت به قربانت آیا غذایی در خانه داری؟»

آن حضرت حیا نمود که به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله پاسخ منفی دهد، به همین جهت برخاست و رو به قبله نمود تا دو رکعت نماز بخواند که صدایی شنید! به سوی صدا برگشت، که ظرفی لبریز از غذا نظرش را جلب نمود. آن را آورد، پیامبر، علی و حسن و حسین علیهم‌السلام را فراخواند.

علی علیه‌السلام شگفت زده به فاطمه سلام‌الله‌علیها نگریست و پرسید:

«دختر پیامبر! این غذا را از کجا آورده‌ای؟»

فاطمه سلام‌الله‌علیها گفت:

«این خوان نعمت از نزد خداست. به یقین خدا به هر که بخواهد، رزق و روزی فراوان و بی‌شمار ارزانی می‌دارد.»

اینجا بود که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله تبسم نمود و فرمود:

«سپاس خدای پرمهر را که در خاندان من داستانی نظیر داستان زکریا و مریم را قرار داد، روزی که زکریا از مریم پرسید:

«قالَ یا مَرْیَمُ أَنَّى لَکِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِساب؛ (1)

ای مریم! این نعمت خدا، از کجا برای تو آمده است؟ او در پاسخ گفت: این خوان نعمت از نزد خداست. به یقین خدا به هر که بخواهد، به گونه‌ بی‌شمار روزی می‌بخشد.» (2)


1) سوره آل عمران، آیه 37.

2) مناقب آل ابی‌طالب، ابن شهر آشوب، ج2، ص77.