در کتاب «احتجاج» از بشیر اسدی روایت می کند:
هنگامی که امام زین العابدین علیهالسلام را همراه بانوان از کربلا وارد کوفه نمودند، آن حضرت بیمار بود. در این حال، زنان کوفه گریبان چاک کرده و همراه مردان می گریستند.
امام زین العابدین علیهالسلام که بیماری او را ناتوان کرده بود، با صدای ضعیفی فرمود:
«آیا اینان برای ما گریه می کنند، جز این ها چه کسی اهل بیت ما را کشت؟»
در این هنگام، حضرت زینب سلاماللهعلیها دختر امیرمؤمنان علی بن ابی طالب علیهالسلام با اشاره دست مردم را به سکوت و آرامش دعوت نمود و خطبه خواند.
ایشان بعد از خطبه غرای خود این اشعار را سرود:
«مَاذَا تَقُولُونَ إِذْ قَالَ النَّبِیُّ لکم
مَاذَا صَنَعْتُمْ وَ أَنْتُمْ آخِرُ الْأُمَمِ
بِأَهْلِ بَیْتِی وَ أَوْلَادِی وَ مکرمتی
مِنْهُمْ اساری وَ مِنْهُمْ ضُرِّجُوا بِدَمِ
مَا کان هَذَا جَزَائِی إِذْ نَصَحْتُ لکم
أَنْ تَخْلُفُونِی بِسُوءٍ فِی ذَوِی رَحِمٍ
إِنِّی لأخشی علیکم أَنْ یَحِلُّ بکم
مِثْلُ الْعَذَابِ الَّذِی أودی عَلِیِّ ارْمِ» (1)
1) چهره درخشان عقیله بنی هاشم، ربانی خلخالی، ص 218.