سوره کوثر، آیه 1
«إِنَّا أَعْطَیْناکَ الْکَوْثَرَ؛
ما به تو خیر فراوان دادیم! روى سخن در تمام این سوره به پیغمبر اکرم صلّىاللّهعلیهوآله است.
نخست مىفرماید: «ما به تو کوثر [- خیر و برکت فراوان] عطا کردیم» (انا اعطیناک الکوثر).
«کوثر» در این که منظور از «کوثر» در اینجا چیست؟ در روایتى آمده است که وقتى این سوره نازل شد پیغمبر اکرم صلّىاللّهعلیهوآله بر فراز منبر رفت و این سوره را تلاوت فرمود، اصحاب عرض کردند: این چیست که خداوند به تو عطا فرموده؟
گفت: نهرى است در بهشت، سفیدتر از شیر، و صافتر از قدح (بلور) در دو طرف آن قبّههایى از درّ و یاقوت است».
بعضى آن را به نبوت تفسیر کرده، و بعضى دیگر به قرآن، و بعضى به کثرت اصحاب و یاران، و بعضى به کثرت فرزندان و ذرّیّه که همه آنها از نسل دخترش فاطمه زهرا علیها السّلام به وجود آمدند.
بعضى نیز آن را به «شفاعت» تفسیر کردهاند.
ولى ظاهر این است که «کوثر» مفهوم وسیع و گستردهاى دارد که هر یک از آنچه در بالا گفته شد یکى از مصداقهاى روشن آن است، و مصداقهاى بسیار دیگرى نیز دارد که ممکن است به عنوان تفسیر مصداقى براى آیه ذکر شود.
فراموش نباید کرد این سخن را خداوند زمانى به پیامبرش مىگوید که آثار این خیر کثیر هنوز ظاهر نشده بود، این خبرى بود از آینده نزدیک و آیندههاى دور، خبرى بود اعجازآمیز و بیانگر حقانیت دعوت رسول اکرم صلّىاللّهعلیهوآله.
این نعمت عظیم و خیر فراوان شکرانه عظیم لازم دارد، هر چند شکر مخلوق هرگز حق نعمت خالق را ادا نمىکند، بلکه توفیق شکرگزارى خود نعمت دیگرى است از ناحیه او لذا مىفرماید: اکنون که چنین است «پس براى پروردگارت نماز بخوان و قربانى کن» (فصل لربک و انحر).
آرى! بخشنده نعمت اوست بنابر این نماز و عبادت و قربانى که آن هم نوعى عبادت است براى غیر او معنى ندارد.
این در برابر اعمال مشرکان است که براى بتها سجده و قربانى مىکردند، در حالى که نعمتهاى خود را از خدا مىدانستند!
و در آخرین آیه این سوره با توجه به نسبتى که سران شرک به آن حضرت مىدادند، مىفرماید: «و (بدان) دشمن تو قطعا بریده نسل و بىعقب است» (ان شانئک هو الابتر).
تعبیر به «شانئک» بیانگر این واقعیت است که آنها در دشمنى خود حتى کمترین ادب را نیز رعایت نمىکردند، یعنى عداوتشان آمیخته با قساوت و رذالت بود.
حضرت فاطمه سلاماللهعلیها و «کوثر»!
گفتیم «کوثر» یک معنى جامع و وسیع دارد، و آن «خیر و برکت فراوان» است، ولى بسیارى از بزرگان علماى شیعه یکى از روشنترین مصداقهاى آن را وجود مبارک «فاطمه زهرا» علیها السّلام دانستهاند، چرا که شأن نزول آیه مىگوید: آنها پیغمبر اکرم صلّىاللّهعلیهوآله را متهم مىکردند که بدون فرزند است، قرآن ضمن نفى سخن آنها مىگوید: «ما به تو کوثر دادیم».
از این تعبیر استنباط مىشود که این «خیر کثیر» همان فاطمه زهرا سلاماللهعلیها است، زیرا نسل و ذریه پیامبر صلّى اللّهعلیهوآله به وسیله همین دختر گرامى در جهان انتشار یافت نسلى که نه تنها فرزندان جسمانى پیغمبر بودند، بلکه آیین او و تمام ارزشهاى اسلام را حفظ کردند، و به آیندگان ابلاغ نمودند، نه تنها امامان معصوم اهل بیت علیهمالسّلام که آنها حساب مخصوص به خود دارند.
در اینجا به بحث جالبى از «فخر رازى» برخورد مىکنیم که در ضمن تفسیرهاى مختلف کوثر مىگوید:
«قول سوم این است که این سوره به عنوان رد بر کسانى نازل شده که عدم وجود اولاد را بر پیغمبر اکرم صلّىاللّهعلیهو آله خرده مىگرفتند، بنابر این معنى سوره این است که خداوند به او نسلى مىدهد که در طول زمان باقى مىماند، ببین چه اندازه از اهل بیت علیهمالسلام را شهید کردند، در عین حال جهان مملوّ از آنهاست، این در حالى است که از بنى امیه (که دشمنان اسلام بودند) شخص قابل ذکرى در دنیا باقى نماند، سپس بنگر و ببین چقدر از علماى بزرگ در میان آنهاست. مانند (امامان) باقر و صادق و رضا علیهمالسلام.»
هزاران هزار از فرزندان فاطمه سلاماللهعلیها در سراسر جهان پخش شدند، در میان آنها نویسندگان و فقها و محدثان و مفسران والا مقام و فرماندهان عظیم بودند که با ایثار و فداکارى در حفظ آیین اسلام کوشیدند.
وقتی این آیه شریفه به تصریح مفسران شامل حال فرزندان غیرمعصوم و با واسطه حضرت زهرا سلاماللهعلیها می شود؛ قطعا شامل حضرت زینب سلاماللهعلیها که فرزند بلاواسطه حضرت زهرا سلاماللهعلیها هستند، هم می شود. (1)
1) برگرفته از برگزیده تفسیر نمونه، ج 5، ص 599.