جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

عدم غفلت

زمان مطالعه: 5 دقیقه

در مسیر مبارزه تنها جبهه‌شناسی و نقشه‌داری مهم نیست بلکه مهم‌تر از آن، بیداری و عدم غفلت است. زینب سلام‌الله‌علیها در جریان واقعه بیدار بود، هشیاری داشت، آنی از وظیفه غافل نبود و لحظه‌ای جای خالی برای حرکت نابه‌جای دشمن فراهم نکرد. بررسی‌های تاریخی نشان می‌دهد که او در تمام شرایط، برنامه‌های خصم را هشیارانه می‌نگریست. او دوران سخت و دشواری را متحمل شد و در راه حفظ این آئین مقدس و دفاع از ارزش های راستین، در طول مدت حیات برای همراهی و همگامی با عزیزان، عمری را در غم و اندوه و تأثر گذراند، جامه اسیری پوشید و دچاردشمنی دون صفت شد ولی برای دفاع از حق و عدالت اسلامی با تمام وجود وارد عرصه گردید.

– عصر عاشورا با آن همه مصیبت، با اینکه خیمه‌ها را آتش زدند، دچار ضعف نشد و در نهایت هوشیاری جریانات را زیر نظر داشت و حتی مراقب بود بین او و دیگران فاصله نیفتد و یا به امام سجاد علیه‌السلام آسیبی نرسد.

– صبح روز یازدهم وارد قتلگاه شد، در کنار بدن مطهر و پاره پاره برادر نشست. به مانند هر مصیبت‌زده‌ای ترنمی داشت و زمزمه و نوحه‌‌هایی که به عزاداران درس مرثیه‌سرایی داد و در این مرثیه‌سرایی یک دنیا عظمت و ارج را برای حسین بیان کرد، زمزمه همراه با اشک و ناله، چنان‌که طوفانی در دل دشمن ایجاد و بسیاری از‌ آنها را منقلب کرد.

– در کوفه آنجا که دشمن منتظر دیدار بود و شهر را تعطیل کرده و به تماشا بیرون آمده بود.

دشمن هم با طبل و دهل ورود اسیران و پیروزی را خبر می‌داد. سرهای شهیدان بر روی نیزه‌ها از دور نمایان شدند و کجاوه زینب سلام‌الله‌علیها به وسط جمعیت رسید. زینب سلام‌الله‌علیها با اشاره دست، مردم را به سکوت دعوت کرد و آنها ناخواسته و بی‌اراده ساکت شدند و به سخنان زینب گوش دادند، خاطره گذشته زینب سلام‌الله‌علیها و حکومت علی علیه‌السلام در ذهن‌ها زنده شد و مردم که گویی تازه از خواب خویش بیدار شده بودند از شدت تأثیر گریه سر دادند و زنان شیون کردند و این گریه و شیون زمانی بیشتر شد که زینب سلام‌الله‌علیها فرمود:

«فَابْکُوا فَإِنَّکُمْ وَ اللَّهِ أَحَقُّ بِالْبُکَاءِ فَابْکُوا کَثِیراً وَ اضْحَکُوا قَلِیلا؛ (1)

گریه کنید که شما مستحق گریستن هستید، بسیار بگریید و کمتر بخندید.»

و چنان سخن گفت که مردم منقلب شدند و دریافتند که چه صحنه و جنایتی اتفاق افتاد و اینک وقت و فرصت آن بود که حرکتی کنند و موجی به وجود آورند، حتی برخی از آنان تصمیم گرفتند که خود را تنبیه کنند. اینجا بود که دشمن به وحشت افتاد، گویی کوفه آماده قیام شده بود.

زینب سلام‌الله‌علیها در مجلس ابن زیاد نیز مراقب بود که او تک‌تازی نکند و کسی گمان ذلت درباره اسیران آل محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله نبرد، به همین خاطر با سخنان متین و استوارش غرور او را در هم شکست.

موج‌آفرینی زینب سلام‌الله‌علیها در کوفه درس مهمی برای بسیاری از سران بود. تجربه تلخی که از حضور زینب سلام‌الله‌علیها در کوفه بدست آمد به حدی برایشان دردناک بود که نمی‌دانستند با آنها چه کنند؟

شاید در آغاز کار، دشمن عاطفه انگیزی و موج آفرینی زینب سلام‌الله‌علیها را کم‌ارج و بی‌بها می‌دانست و به همین خاطر دست او را در عمل بازگذارد، آنها زمانی به خود آمده بودند که دیگر کار از کار گذشته، و تأسف‌انگیزی های زینب سلام‌الله‌علیها و نفوذ کلام او اثرات خود را بخشیده بود. او با زبان علی علیه‌السلام سخن گفت و با احتجاج فاطمه سلام‌الله‌علیها پیش می‌رفت و سخن و عمل او برای رضای خدا بود و بدین‌سان اثربخشی آن هم از جانب خدا بود.

عملکرد زینب سلام‌الله‌علیها کم‌کم برای دشمن وحشت‌انگیز شد تا حدی که هر کدام از سران دشمن سعی داشتند او را از محیط خود دور نگه دارند، بدون آنکه به شخصیت و غرورشان لطمه‌ای بخورد. تا جایی که ابن زیاد، هنگامی که زینب سلام‌الله‌علیها را در مسیر حرکت از دروازه کوفه به سوی شام دید، نفس راحت کشید.

در بسیاری از شهرهای بین راه، قبل از ورود و خروج اسیران فرمان حکومت نظامی و آماده‌باش صادر می‌کردند، همان‌ها که می‌خواستند خاندان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را رسوا کنند و اسارت آنها را در شهرها و روستاها به نمایش گذارند و عظمت و قدرت خود را به رخ مردم بکشند، چنان درمانده و مستأصل شدند که در برخی از موارد اسیران را شب ها عبور می‌دادند که چشم مردم به آنها نیفتد، و یا گاهی آنها را از بیراهه عبور می‌دادند که با قیام مردم مواجه نگردند.

زینب سلام‌الله‌علیها در شام و در مجلس یزید نیز با سعی در عاطفه‌انگیزی عرصه را بر دشمن تنگ و وجدان‌های خفته مردم را بیدار کرد، او با سخن خود، بیداری به وجود آورد که احساسات دردناکی را در افراد برانگیخت و زمینه را برای شرمندگی و ندامت آنها فراهم کرد.

آنجا که خطاب به یزید فرمود:

«أَمِنَ الْعَدْلِ یَا ابْنَ الطُّلَقَاء؟؛ (2)

ای فرزند آزادشدگان، آیا این عدالت است.»

یعنی ای پسر کسانی که جدمان پیامبر در فتح مکه آنها را اسیر کرد و سپس از خونشان گذشت و آنها را آزاد نمود و اشاره به این نکته که حاکم اگر مسلمان است چه درباره خودی و چه درباره دشمن باید عدالت را مراعات کند و تو نکردی.

«تَخْدِیرُکَ حَرَائِرَک‏ و سَوْقُکَ بَنَاتِ رَسُولِ اللَّه؛ (2)

زنان و کنیزان خود را در پشت پرده جا دادی و دختران رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله را به صورت اسیر به این سو و آن سو می‌کشانی.»

و این سخنان زینب سلام‌الله‌علیها برای خصم تکان دهنده و برای مردم لرزاننده بود، او در محاجه‌ها و اظهارنظرهایش، چنان اندیشیده پیش رفت، که تاریخ و مورخان نه تنها نقطه ضعف و خطائی را در رفتار او ذکر نکرده، بلکه همگی اذعان دارند که عملش بهترین و سخنش نیکو‌ترین پاسخ بوده است.

نقشه حسین علیه‌السلام خوب تنظیم شده بود و طراحی زینب کبری سلام‌الله‌علیها برای تداوم نهضت به نحوی تهیه و اجرا شد که حاصل اجرای آن ایجاد یک جو فکری و به دنبال آن یک حرکت سیاسی بود که سران موجود را لیاقت زمامداری نیست.

این واقعیتی است که باید اعتراف کرد پس از واقعه مجلس یزید کار به جایی کشید که یزید در محدوده حرم خود نیز ایمنی نداشت و مورد شماتت همسرش قرار گرفت، مانند مشکلی که برای ابن زیاد از سوی مادرش پیش آمد که او را جداً سرزنش کرد، حتی برخی از همسران شرکت‌کنندگان در واقعه کربلا، با آنها به مخالفت برخاستند و این صحنه نگران کننده و وحشت‌انگیز بود.

و بالاخره حاصل اقدامات زینب سلام‌الله‌علیها، جبهه‌شناسی و عاطفه‌انگیزی و ایجاد موج‌هایی عظیم و پردامنه بود که شعاع آن حتی داخل دستگاه را فراگرفت، یزید پس از اندک مدتی به لعن ابن زیاد پرداخت و اصرار کرد خاندان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به مدینه برگردند، حتی پس از مرگ یزید، حتی فرزندش معاویه ثانی نیز حاضر نشد به جانشینی پدر قیام کند و پس از اندک مدتی از کار خود کناره گرفت.

بنابراین حضرت زینب سلام‌الله‌علیها بت‌هایی را شکست که در طول حیات خود، برای مردم بسیار عظیم و مهم بودند. آنان با ریاکاری و طرفداران آنها با تبلیغات متملقانه و چاپلوسانهِ، عالمان و صاحب‌نظران با سکوت نابجا و دیگران با برخورد نامؤدبانه و بی‌تعهدانه نسبت به وقایع و جریانات بر این عظمت بی‌حساب دامن زدند و در کل بتی ساخته شد که احتمال شکستن آن بسیار اندک بود.

در نهضت کربلا، زینب سلام‌الله‌علیها هم هدف و آماج تیر حوادث و مصائب قرار گرفت و هم مصیبت از دست دادن برادر و بستگان نزدیک خود را تحمل کرد، هم اسیر شد ولی در عین حال، در اسارت، حرکتی جهادی داشت و هر جا نیاز بود به زدودن زنگار از صفحه تاریخ پرداخت.

برخی گمان می‌کنند که اهمیت و نقش زینب کبری سلام‌الله‌علیها در عاشورا فقط به ایراد خطبه در کوفه و شام است، حال آنکه این طور نیست، بلکه ایراد خطبه، یکی از خدمات زینب سلام‌الله‌علیها بود، او در همه عرصه‌های جهاد و مبارزه حضوری مؤثر و فعال داشت و هر جا احساس مسؤولیت کرد، انجام وظیفه نمود. لذا می‌بینیم که در جریان اسارت هم خطیب است، هم محافظ حضرت سجاد علیه‌السلام و اسرای دیگر، او همچنین نقش هدایت‌گری، ترسیم‌‌کنندگی خط مشی سیاسی و تبیین احکام شرع و جواب‌گویی به یاوه‌سرایی دشمن را نیز بر عهده دارد.

او از حیثیت اسلام و سید الشهدا دفاع کرد، چرا که اصل و اساس فلسفه حضور زینب سلام‌الله‌علیها در اسارت همین بود که تاریخ عاشورا را از هرگونه دروغ و تحریف مصون و محفوظ نگه ندارد. او اهانت‌ها و دروغ‌های بی‌پایه و اساس دشمنان به شهدا را پاسخ گفت و حقیقت امر را آشکار کرد. بنابراین هر جا در جریان اسارت، کسی نسبت به شهدای کربلا دروغ و افترایی را نسبت می‌داد، زینب سلام‌الله‌علیها خاموشی و سکوت را روا نمی‌دانست و دروغش را بر ملا می‌ساخت.


1) بحار الأنوار، ج ‏45، ص 163.

2) بحار الأنوار، ج ‏45، ص 158.