جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

عفت و حجاب (3)

زمان مطالعه: 2 دقیقه

عفّت در اصل به معنای خویشتن‌داری، تسلّط بر نفس و نقطه مقابل شهوت‌پرستی و شکم‌پرستی است. راغب در مفردات مى‌گوید:

» الْعِفَّةُ: حصول حالة للنّفس تمتنع بها عن غلبة الشّهوة، و الْمُتَعَفِّفُ: المتعاطی لذلک بضرب من الممارسة و القهر، و أصله: الاقتصار على تناول الشی‏ء القلیل‏ … ؛ (1)

عفّت حالتی در نفس است که انسان را از غلبه شهوت باز می‏دارد و عفیف کسى است که این حالت را بر اثر تمرین و تلاش بدست مى آورد و ریشه آن اکتفا کردن بر استفاده از امکانات کم است»

طریحی در «مجمع البحرین» می‏نویسد:

«کَفُّ النَّفْسِ عَنِ الْمُحَرَّمَاتِ وَ عَنْ سُؤَالِ النَّاسِ؛ (2)

عفّت، بازداری روح و روان از گناهان و هم‌چنین نگه‌داری خویش از دراز کردن دست سؤال به سوی دیگران است.»

یکی از ارزش‏های والای انسانی و اسلامی‏ که سرچشمه ارزش‏های دیگر و موجب آثار درخشان معنوی است، عفّت می‏باشد که می‏توان آن را یکی از پایه‏های اخلاق و صفت کلیدی برای عقب زدن رذایل و سوق دهنده به سوی تکامل و درجات عالی و کمالات متعالی دانست. در قرآن و روایات از این خصلت، بسیار تمجید شده و سیره پیشوایان معصوم علیهم‌السلام نیز سرشار از این خصلت نیکو است.

حضرت على علیه‌السلام در فرازى از وصیت خود به محمدبن‌ابى‌بکر ‏فرمود:

«… أَنَّ أَفْضَلَ الْعِفَّةِ الْوَرَعُ فِی دِینِ اللَّهِ وَ الْعَمَلُ بِطَاعَتِه… ‏؛ (3)

بالاترین درجه عفّت، رعایت پاکى و پرهیزکارى در دین خدا و عمل به اوامر الهى است.»

البته عفّت نیز مانند سایر صفات کمال، از مراتبى برخوردار است، که بالاترین مرتبه آن، خوددارى و پرهیز از تمام محرّمات و نافرمانی‌هاست و به پرهیز از محرّمات شهوانى محدود نمى‌شود.

در مورد ارزش انسان عفیف، همین قدر بس که امیرمؤمنان علیه‌السلام فرمود:

«مَا الْمُجَاهِدُ الشَّهِیدُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَعْظَمَ أَجْراً مِمَّنْ قَدَرَ فَعَفَّ لَکَادَ الْعَفِیفُ أَنْ یَکُونَ مَلَکاً مِنَ الْمَلَائِکَة؛ (4)

پاداش مجاهدی که در راه خدا به شهادت رسیده، برتر از شخص با عفّتی نیست که توان گناه دارد، ولی گناه نمی‌کند، زیرا چنین شخصی نزدیک است فرشته‏ای از فرشتگان خدا شود.»

عفاف به عنوان یک ارزش درونی و والای اخلاقی در اخلاق اسلامی جایگاه بسیار والایی دارد، البته واژه عفاف همیشه با حجاب همراه بوده است و حجاب و پوشش در تمام ادیان و مذاهب، دارای جایگاه خاصی است و یکی از دلایل اساسی آن این است که حجاب و عفاف، یک امر فطری است.

«حجاب» و «عفاف» دو ارزش راستین برای انسان‌ها، به ویژه خداجویان و دین باوران پاک سیرت، محسوب می‌شود. حجاب مانع ظاهری است که همچون صدف، گوهری گران‌سنگ را در آغوش خود حفظ می‌کند و نشان از بهای والا و چشمگیر آن دارد و عفاف حالتی درونی و نفسانی است که از شعله‌ور شدن هوا و هوس و پیش‌روی شهوت جلوگیری می‌کند.

به نظر می‎رسد که عامل اصلی گرایش انسان‎ها، مخصوصاً زنان، به حجاب و پوشش، تأمین یک نیاز فطری و درونی است هر چند در آموزه‏های اسلامی ارزش های انسانی که ملاک سنجش انسانهاست برای زن و مرد به طور یکسان ترسیم شده است. چون خاستگاه ارزش ها و فضائل، نفس و روح انسان است نه جسم او، و زن و مرد در نفس و روح تفاوتی ندارند.

بنابراین رعایت حجاب و پوشش اسلامی برای زنان و مردان مؤمن و مسلمان، تکلیف الهی است چرا که رعایت آن، علاوه بر این که موجب عمل به دستورات الهی می‌شود، شخصیت فردی، اجتماعی و معنوی انسان محجوب و پاکدامن، را نیز صعودی سیر می‌دهد و باعث تعالی و تکامل او می‌شود.


1) مفردات ألفاظ القرآن، راغب اصفهانی، ص 573.

2) کافی، ج‏4، ص300.

3) بحار الأنوار، ج‏74، ص390.

4) شرح نهج البلاغة، ابن أبی الحدید، ج‏20، ص233.