جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مقام صبر حضرت زینب سلام‌الله‌علیها

زمان مطالعه: 6 دقیقه

بُعدی عظیم از عظمت زینب سلام‌الله‌علیها مربوط به صبر و رضای اوست، نه صبری منفعلانه که هر فرد زبونی بدان تن در دهد و چاره‌ای جز قبول آن نداشته باشد، بلکه صبری فعال و هدف‌دار، اندیشیده و از روی برنامه، همان صبری که سیاستمداران دنیا اگر در برابر آن قرار گیرند به ستوه می‌آیند.

تاریخ درباره زینب سلام‌الله‌علیها این قضاوت را دارد که او زنی بردبار و در مقام صبر و رضا، دارای شخصیتی ممتاز و بی‌نظیر بود. زینب سلام‌الله‌علیها کسی است که با تمام وجود در برابر ظلم و طغیان خصم قد علم کرد و آن‌چنان ایستاد که تاریخ در برابرش به حیرت افتاد. این واقعیت است، چرا که ملاحظه در رفتار، متانت و بردباری زینب سلام‌الله‌علیها بدون هیچ گونه تعصب دینی، آدمی را مبهوت می‌کند.

در تاریخ زندگی این بانو، مصائب از سن پنج سالگی یکی پس از دیگری شروع شد، آن هم مصائبی که اگر بر کوه فرود می‌آمد متلاشی‌اش می‌کرد، ولی می‌بینیم نیرویی فوق العاده در زینب سلام‌الله‌علیها وجود دارد صبر و ثباتی شگفت‌انگیز که موجب حیرت همگان شده، چنانچه علما در این باره زبان به مدح زینب سلام‌الله‌علیها گشودند.

علامه مامقانی زینب سلام‌الله‌علیها را یکه تاز میدان صبر و ثبات دانسته و می‌گوید:

» وَ هِیَ فِی الصَّبْرِ وَ الثَّبَاتِ و … وَحِیدَة؛ (1)

زینب سلام‌الله‌علیها در صبر و ثبات بی نظیر و یگانه است.»

«اسد حیدر» اظهار می‌کند:

«زینب سلام‌الله‌علیها در قهرمانی، جهاد و استقامت در برابر سختی‌ها، ثباتی چون ثبات کوه در برابر تندباد داشته و مصائب و دشواری‌ها را برای رضای خدا تحمل کرده و آن را چون جهادی در راه خدا و اعتلای کلمة الله انگاشته است.» (2)

نور الدین جزایری می‌گوید:

«الراضیة بالقدر و القضا، یکی از القاب زینب سلام‌الله‌علیها است و این بانو چنان در برابر شداید و محن ایستادگی کرد که اگر اندکی از آن، بر کوه، گذاشته شود آب می‌گردد، ولی این مخدره یکّه و تنها و غریب «کَالْجَبَلِ‏ الرَّاسِخِ‏ لَا تُحَرِّکُه الْعَوَاصِف‏» در مقابل آن ایستادگی کرد.» (3)

شیخ جعفر نقدی نیز در این باره می‌گوید:

«زینب سلام‌الله‌علیها مصائب و نوائبی را دید که اگر بر کوه های استوار و راسخ نازل می‌شد از هم فرو می‌پاشید و پراکنده می‌شد، اما این بانو در تمامی آن مصایب، صبری جمیل پیشه کرد.» (4)

این مسأله‌ای است که بسیاری از نویسندگان غیرمسلمان هم تأییدش کرده‌اند. هر چند پیوند زینب سلام‌الله‌علیها با مقام ولایت حسین علیه‌السلام و درس‌آموزی‌های او در روزهای خون و شهادت برای زینب سلام‌الله‌علیها بسیارمهم و اساسی بود. به طور مثال در شب عاشورا که بی‌تابی زینب سلام‌الله‌علیها در برابر حسین علیه‌السلام نمایان شد، امام برای او سخنرانی و بحثی ترتیب داد.

«… یَا أُخْتَاهْ اتَّقِی اللَّهَ وَ تَعَزَّیْ بِعَزَاءِ اللَّهِ وَ اعْلَمِی أَنَّ أَهْلَ الْأَرْضِ یَمُوتُونَ وَ أَهْلَ السَّمَاءِ لَا یَبْقَوْن‏… ؛ (5)

خواهرم! تقوا پیشه کن و به تسلی الهی آرام باش و بدان که اهل زمین، می‌میرند و اهل آسمان‌ها باقی نمی‌مانند و به جز ذات مقدس الهی همه چیز در معرض زوال و فناء است.»

و در فرجام سخن خود این هشدار موعظه‌آمیز را به گوش خواهر خواند:

«یَا أُخْتَاهْ لَا یَذْهَبَنَّ بِحِلْمِکِ الشَّیْطَان‏؛ (6)

مراقب باش شیطان صبر و حلم تو را از تو نرباید.»

و دست خود را بر سینه زینب سلام‌الله‌علیها نهاد و به همراه آن دنیایی از صبر و حلم را در جانش نفوذ داد. به گونه‌ای که زینب سلام‌الله‌علیها اشک‌هایش را پاک کرد و وعده داد که صبر کند.

در گنجینه الاسرار عمان سامانی که بیان راز و رمزهای عرفانی واقعه کربلاست، آمده است:

وقتی امام حسین علیه‌السلام عازم میدان شد، حضرت زینب سلام‌الله‌علیها پریشان و مضطرب به دنبال اسب او دوید و فریاد مهلاً مهلا سر داد. امام حسین علیه‌السلام برای اینکه قدرت و توان روحی حضرت زینب سلام‌الله‌علیها را برای صبر و مقاومت تقویت کند، با او به راز گفتن پرداخت و یکی از اسرار الهی را برایش بیان کرد که بر اثر افشای آن راز، وجود و هستی زینب سلام‌الله‌علیها هموار شد. (7)

حتی امام در وداع آخر خود در روز عاشورا فرمود:

«بر بلایا صبر کنید، بدانید خداوند شما را محافظت می کند و از شر دشمنان نجات می‌دهد و دشمنان شما را به انواع عذاب، مبتلا خواهد ساخت و شما را به انواع نعمت کرامت می‌فرماید، پس لب به شکایت مگشایید که از منزلت شما کاسته خواهد شد.» (8)

و نقش این نصایح و مواعظ چنان بود که زینب سلام‌الله‌علیها با شکیبایی و وقار، شهامت و جرأت، با رفعت روح، رسالت والای خود را آغاز کرد و با رساندن پیام خون شهدا، آن را به فرجام رساند. اگرچه زجر دید ولی سخنی خلاف رضای خدا نگفت، نامرادی دید ولی هرگز دم برنیاورد. زینب سلام‌الله‌علیها، الگوى مقاومت و صبورى در برابر مشکلات بود. او پا به پاى مردان رشید بنى هاشم در کربلاى خونین، رنج‌ها و داغ‌ها را تحمل کرد و مصیبت‌ها را صبورانه بر دوش کشید و چون در راه خدا و براى دین بود، خم به ابرو نیاورد و لب به شِکوه نگشود و اظهار بى تابى و نارضایتی نکرد.

تحمّل داغ شهادت، نیرویى فوق ‏العاده مى‌خواهد و روحى بزرگ و ایمانى قوى مى‌‏طلبد. در حادثه کربلا، این بانوى مقاوم، علاوه بر داغ حسین شهید علیه‌السلام، که بزرگ‌ترین مصیبت عالم است، داغ چند برادر و برادرزاده و عموزاده دید، دو پسر جوان خودش نیز در رکاب سیدالشهدا علیه‌السلام به شهادت رسیدند، لیکن در مقابل آن همه شداید، چون کوه ایستاد و در فصل دوم انقلاب کربلا، شجاعانه کاروانسالارى آن قافله داغ‌دیده و کتک‏ خورده و تشنه و خسته را بر عهده گرفت.

چرا که موضع حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در برابر مصائب و آلام روزگار، پایداری و مقاومت بود، او دوره‌های سخت و دشوار مصیبت را از همان دوران کودکی یکی پس از دیگری گذرانده، هر روز آماده پذیرش ابتلای دیگر بود. آن حضرت با تمام وجود در برابر ظلم و طغیان دشمن، ایستادگی کرد و تاریخ را به تحیر واداشت و در هنگام اسارت در برابر مردم نادان و جاهل شهرها و آبادی‌ها و در مقابل دستگاه جبار و نیرنگ باز یزید برترین شیوه مقاومت را انتخاب کرد.

استقامت و بردباری حضرت زینب سلام‌الله‌علیها در راه دین به جایی رسید، که از نظر حلم، بردباری و بصیرت در امور سیاسی در میان مردم بی‌مانند گشت. خطابه‌اش در مجلس یزید دلیل روشن و محکمی از قوت قلبی، استقامت و پایداری او در راه دین است. با خواندن واقعه کربلا هر کس در شگفت ماند که چگونه ممکن است فردی با آن همه مصائب جانکاه و دیدن برادر و یاران به شهادت رسیده در میان تیر و نیزه و شمشیر در عین تشنگی، نوای «ای خدا راضی به رضای تو هستم» سر دهد و در اسارت با آن همه رنج و مصیبت هیچ از خود سخن نگوید و تمام سخنانش از هدفش باشد و اظهار عجز و ناتوانی نکند.

حضرت زینب سلام‌الله‌علیها الگوی بی همتای صبر و بردباری است او که در کربلا، اموری را تحمل کرد که کوه‌‌های برافراشته از تحمل آن ناتوانند، تا اینکه به قهرمان صبر و شکیبایی مشهور گردید. زینب کبری سلام‌الله‌علیها از این جهت در اوج کمال قراردارد؛همان گونه که درزیارتنامه آن حضرت می‌خوانیم:

«اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا مَنْ … تَحْمِلُ الْمَصائِبَ الْمُحْرِقَةِ لِلْقُلُوبِ مَعَ تَحَمُّلاتٍ شَدِیدَةٍ؛ (9)

درود بر تو ای کسی که… اندوه دل‌های سوخته را پذیرفت با پذیرفتن مصیبت‌های سخت.»

او در ماجرای کربلا آن‌چنان صبر و رضا و تسلیم از خود نشان داد، که صبر از روی او خجل است.

در مجلس ابن زیاد آنگاه که آن معلون با نیش زبانش نمک به زخم زینب سلام‌الله‌علیها می پاشد و برای آزردن او می‌گوید:

«کَیْفَ رَأَیْتِ صُنْعَ اللَّهِ بِأَخِیکِ وَ أَهْلِ بَیْتِک‏؛ (10)

کار خدا را با برادر و خانواده ات چگونه یافتی؟!»

زینب سلام‌الله‌علیها با آرامشی که از صبر و رضای قلبی او حکایت داشت، فرمود:

«مَا رَأَیْتُ إِلَّا جَمِیلا؛ (11)

جز زیبایی ندیدم.»

ابن زیاد از پاسخ یک زن اسیر در شگفت ماند و از این همه صبر و استقامت و تسلیم او در مقابل مصیبت‌ها متعجب شد.

زینب کبری سلام‌الله‌علیها در پایان سخنرانی خود از لطف و محبت خدا نسبت به خود و خانواده‌اش صحبت کرد و به خاطر اینکه خداوند مقام شهادت و مردن در راه خودش را نصیب آنان کرده، از خداوند سپاسگزاری کرد.

همین عشق نسبت به ذات الهی است که شهادت و کشته شدن عزیزترین کسانش در راه رضایت و خواست او را نه تنها، قابل تحمل کرد، بلکه آن را لطفی از جانب معشوق خود دید. او محو و فانی در حق است، نه تنها در وجود خود بلکه در همه عالم آفرینش، جلوه های جمال خداوند را مشاهده کرد. همین مقام استغراق در مشاهده معشوق ازلی موجب شد که در مقابل وقایع کربلا که یکی از سخت‌ترین و دردناک‌ترین رویدادهای تاریخ بشر است، بتواند صبر و استقامت کند و آن را لطفی از جانب حق بداند.

چرا که از دیدگاه عرفان، عشق کیمیایی است که سخت‌ترین دردها و رنج‌ها را برای عاشق وقتی از جانب معشوق باشد، به شیرین‌ترین و لذت‌بخش‌ترین‌ها مبدل می کند. از دیدگاه عرفان صبر در بلا، صبر عاشقان است و در بینش بعضی از عرفا، صبر در عشق به معنی ایثار جان و کشته شدن در راه معشوق است و این معیار و نشانه خلوص در عشق است. شهادت و کشته شدنی که نهایت مقام فناء فی الله است، البته اسارت زینب سلام‌الله‌علیها مقامی فراتر از شهادت دارد؛ چرا که او به مقام شهادت جاودانگی بخشید و باعث شد، حق آشکارتر و عیان تر جلوه کند. حضرت زینب سلام‌الله‌علیها با صبر و مقاومت خود خلوص و صداقت در عشق را برای بشریت معنی کرد و شرح داد.


1) تنقیح المقال، مامقانی، ج3، ص79.

2) زندگانی حضرت زینب سلام‌الله‌علیها رسالتی از خون و پیام، علی قائمی، ص132.

3) خصایص زینبیه، نورالدین جزائری، ترجمه بید هندی، ص75.

4) زینب الکبری، جعفر نقدی، ص68.

5) بحار الأنوار، ج‏45، ص2.

6) لهوف، ترجمه فهرى، ص83.

7) گنجینة الاسرار، عمان سامانی، ص 130.

8) منتهی الامال، ج1، ص720.

9) زیارت مفجعه حضرت زینب کبری سلام‌الله‌علیها.

10) لهوف، ترجمه فهرى، ص 160.

11) بحار الأنوار، ج‏45، ص 116.