جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

نائب خاص برادر

زمان مطالعه: 3 دقیقه

از جمله ی مقامات خصوصیه آن مکرمه است، نیابت خاصه از طرف برادر؛ و این رتبت او، قریب مقام امامت بوده. و به این مقام از طرف برادر در کربلا روز عاشورا یا شب آن نایل شده [است]. چنان چه آن مظلومه از مفارقت برادر بی تابی و جزع می نمود. آن حضرت او را امر به صبر و شکیبایی نمود (1) او این مقام را برای آن مظلومه، بعض اعلام تصریح نموده و شاهد بر نیابت آن مکرمه اموری است:

اول: روایت مسطوره در اکمال الدین و غیبت شیخ طوسی قدس سره و عاشر بحارالأنوار، از علی بن احمد مهزیار مسندا عن احمد بن ابراهیم، قال:

»دخلت علی حکیمة بنت محمد بن علی الرضا، ابی الحسن العسکری: فی ستة ثنین و ثمانین بعد المأة، فکلمتها من وراء حجاب و سئلتها عن دینها. فسمت لی من ناتم به ثم قالت فلان بن الحسن علیه السلام.

– یعنی ائمه ی خود را نام برد. آن گاه امام دوازدهم، حجة بن الحسن علیه السلام را ذکر نمود-.

فقلت لها: جعلنی الله فداک: معاینة ان خبرا فقالت: خبرا عن ابی محمد علیه السلام کتب به الی امه. فقلت لها: فاین المولود؟ فقالت:مستور. فقلت: فالی من تفرغ الشیعه؟ فقالت: الی الجد ام ابی محمد علیه السلام فقلت: لها اقتدی بمن فی وصیته الی المرئة؟«

حاصل مراد این است:

عرض نمودم: امامت حجة بن الحسن را نصا شنیدی یا به طریق اخبار؟ فرمود: به طریق اخبار از ابی محمد که نوشت امامت او را به مادر او. پس عرض کردم: کجا است آن مولود؟ فرمود: در پرده ی غیبت مستور است. عرض کردم: امروز شیعه اخذ احکام از که می نمایند و در شداید به که پناه جویند؟ فرمود: به جده او، والده ی امام حسن عسکری علیه السلام، عرض نمود: به کسی اقتدا نمایم که امورات او موکول به زنی است؟

فقالت: اقتدی بالحسین بن علی بن ابی طالب علیه السلام ان الحسین بن علی اوصی الی اخته زینب، بنت علی بن ابی طالب فی الظاهر و کان ما یخرج عن علی بن الحسین علیه السلام من علم ینسب الی زینب بنت علی تسترا علی علی بن الحسین. ثم قالت: انکم قوم اصحاب اخبار. اما رویتم ان التاسع من ولدی الحسین علیه السلام یقسم میراثه و هو فی الحیاة (2)«.

از این خبر معلوم می شود در آن عصر نیابت این مخدره مسلم بوده و حضرت سیدالشهدا علوم را به آن مکرمه سپرده تا از او نقل شود و حضرت سجاد علیه السلام سالم بماند. و نقل حضرت سیدالساجدین احکام را از آن مخدره منافی نیست با این که خود آن حضرت دارای جمیع علوم بوده؛ زیرا که حفظ وجود مقدسش موقوف به این طریق بوده [است].

دوم: از شواهد؛ تصرفات تکوینیه آن مظلومه در قلوب و نفوس چنان چه یکی از آن ها در بازار کوفه، وقت انشای خطبه [بود]. چنان چه ذکر شد در ضمن بعض احتمالات و هم از

آن ها بوده: در مجلس یزید در حین انشای آن خطبه و ذکر قبایح و رزایل یزید که بدون تصرف تکوینی، نتوان در آن مجلس چنان بیانات فرمود.

سوم: از شواهد؛ مشورت نمودن حضرت سجاد در امورات با آن مخدره، چنان چه در تاریخ احوال آن مخدره از آن موارد اشارت نمودیم، و هم چنین واگذار نمودن اختیار امورات بعضی را به کفالت آن مخدره.

چهارم: از شواهد؛ تحمل آن همه مصایب و شداید که احدی را قدرت چنین تحمل نباشد، مگر کسی که دارای ملکه قدسیه و مؤید به تأییدات ربانیه باشد. و اثبات نیابت از برای آن مکرمه، منافات ندارد با [حدیث] نبوی مشهور و امثاله در باب قضا:

»لا یفلح قوم ملکت علیهم امرئة» (3)

زیرا که اولا: آن اخبار منصرف [است] از مثل معصومه صغری، عقیله خدر رسالت و بعض بنات هاشمیات که به جلالت قدر و نبالت شأن موصوف و معروف اند، نظیر جده حضرت حجت؛

و ثانیا: آن ها ظاهر در قضاوت اند، و نیابت در نشر احکام، غیر از قضاوت است؛

و ثالثا: چون حفظ امام، اهم از جمیع مصالح [است]، هرگاه حفظ آن موقوف بر ولایت زنی چون حضرت زینب [باشد]، عقل حاکم است بر وجوب ولایت آن مخدره. چنان چه این جواب از خود خبر سابق الذکر استظهار می شود «کما لا یخفی علی اولی الهدایة و الدرایة«.


1) جلاء العیون علامه ی مجلسی رحمه الله.

2) کمال الدین و تمام النعمة، باب 45 (توقیعات) حدیث 37؛ و غیبت شیخ طوسی، ص 138؛ و اثبات الوصیة با اختلاف اندک در لفظ و این که در دو کتاب اخیر به جای هشتاد و دو، دویست و دو ذکر شده که همین هم به نظر صحیح است.

3) بحارالأنوار، ج 43، ص 342.