از جمله طاعات جمیله و عبادات جلیله، محبت خانواده ی محمدی است عموما. چنان چه خلاق عالم محبت آن ها را بر کافه ی عباد واجب نموده که اگر شخصی دارای جمیع عبادات باشد ولی صحیفه ی عمل او از این عبادت جلیله خالی باشد اکبه الله علی النار.
پس درجات مقامات هر کس به اندازه ی این عبادت او است. چنان چه در مقام سابقه ذکر نمودیم. و محبت حضرت سیدالشهدا علیه السلام را خصوصیتی است، چنان چه [برای] ما قلوب مؤمنین بهترین شاهدی است. و اجر و مثوبت محبت آن حضرت را کس نتواند احصا نماید و لذا آن همه مراحم حضرت نبوی نسبت به آن حضرت، علاقه ابوت و بنوت که از لوازم عالم طبیعت است، بلکه به واسطه ی کمالات حسینی و تحصیل مقاماتی که برای محبین آن حضرت معد است، و هم چنین است علاقه ی باقی معصومین به آن حضرت. و در این عالم ظاهر نشد چنان محبت و ارادت به حضرت سیدالشهدا مثال محبت حضرت عقیله ی خدر رسالت به آن حضرت.
نوشتند بعض مورخین، اوقاتی که حضرت زینب شیرخواره و در گهواره خوابیده بود، هرگاه حضرت سیدالشهدا علیه السلام از نظر او غایب می شد، گریه و بی قراری می نمود، و چون دیده ی او به جمال بی مثال برادر می افتاد بی نهایت مسرور و فرح ناک می شد، چنان چه یک وقت حضرت صدیقه علیهاالسلام شرح حال محبت این خواهر به برادر را به ساحت مقدس نبوت معروض داشت.
و همچنین در وقت نماز قبل از اقامه، اول نظر به صورت آن کعبه ی مقصود و قبله ی حاجات [می نمود] آن گاه به راز و نیاز با قاضی الحاجات مشغول می شد. و نیز از آن جا
می توان استکشاف نمود چه اندازه مجذوب برادر بوده که از حرم جدش- آن محل امن و امان- بیرون شد و ترک جمیع علایق نموده عالمة، چه؛ مصایب و رزایا در جلو داشت و محض برادر حرکت نمود.
و ابن عباس با این که از راه اخلاص ممانعت از حمل نساء نمود، آن مخدره با او متغیر [گشت] چنان چه شرح آن گذشت.
و هم از این دو می توان کشف نمود که در راه برادر چه بلاها و چه رزایا متحمل شد که از حیطه ی تصور خارج بوده، و نیز از این رو می توان فهمید که چه محبت به حضرت علی اکبر داشته چرا که «من احب شیئا احب آثاره» چون علی اکبر از آثار جلیله ی حسینی بوده، چنان او را دوست داشته که به احدی از اهل بیت چنان محبت نداشته و در مفارقت او چنان اظهار جزع و فزغ نموده که در مفارقت احدی از بنی هاشم چنان ننموده [است].
بالجمله، عقول قاصراند از ادراک اندازه ی محبت آن مظلومه به برادر. دخت گران مایه، اخت شاه شهیدان بخ بخ! طوبی از این برادر و خواهر! نیامده و نخواهد آمد چنین برادر و خواهری- سلام الله علیهما-.