جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

مواسات زینب

زمان مطالعه: 3 دقیقه

از جمله اخلاق حمیده و اوصاف پسندیده، صفت جلیله ی مواسات است. و عبادت ساده ی آن، کمک نمودن غیر است به اموال یا به افعال. پس به این بیان، مواسات را دو مرتبه است:

مالی؛ چنان چه هرگاه دو نفر باشند یکی مال دار و دیگری فقیر و بی بضاعت، مال دار [باید] بهره ی وافی از مال خود را به آن فقیر عطا نماید.

و فعلی: هرگاه یکی از آن دو، گرفتار محنت و شدتی باشد، دیگری ساعی در استخلاص او شود و می توان در ضمن هر یک از این دو تحصیل اجر بسیار غیر از عنوان مواسات نیز نموده که در انفاق خود قصد مواسات و انفاق و قضای حاجت و غیر ذلک از عناوین مستحسنه ی شرعیه، چرا که

»انما الأعمال بالنیات» (1)

بالجمله، مواسات از سجایای کریمه است عقلا و شرح ممدوح [می باشد]؛ چرا که، سبب اجتماع هیئت بشری و رفع نقایص و احتیاجات و موجب وداد و اتحاد، که غرض اصلی از تدین همین ها است. در حقیقت نتیجه ی اخلاق و عبادات، مواسات است. و اخبار بسیار و آثار برون از شمار در ترغیب و تحصیل آن وارد شده. از آن جمله حدیثی است که حضرت صادق علیه السلام به «معلی بن خنیس«، در بیان حقوق اخوان می فرماید:

»و الحق الخامس [أن] لا تشبع و یجوع و [ان] لا تروی و یظمأ و لا تلبس و یعری» (2)

عین مواسات همین است که بر هر فردی از افراد بشر خاصه ی مسلمین لازم است آن را دارا باشند. و در اصول کافی است: عن ابی عبدالله علیه السلام قال:

»المسلم أخ المسلم، لا یظلمه و لا یخذله و لا یخونه و یحق علی المسلمین الأجتهاد فی التواصل و التعاقد و التعاون و التعاطف و المؤاساة لأهل الحاجة و تعاطف بعضهم علی بعض حتی تکونوا کما أمرکم الله عزوجل:

(رحمآء بینهم) (3) متراحمین مغتمین لما غاب عنکم من امرهم علی ما مضی علیه معشر الأنصار علی عهد رسول الله صلی الله علیه و اله و سلم (4)

و ایضا در اصول کافی است: عن ابی اسماعیل، قال: قلت لأبی جعفر علیه السلام:

»جعلت فداک: ان الشیعة عندنا کثیر. فقال: فهل یعطف الغنی علی الفقیر؟ و هل یتجاوز المحسن عن المسیء؟ و یتواسون؟ فقلت: لا، فقال: لیس هؤلاء شیعة، الشیعة من یفعل هذا» (5)

در هر یک از این اخبار، علامت مسلم و شیعه را به صفت قرار داده و اظهار و ابراز این صفت کمالیه در اسلام بوده. و اول شخصی که مواسات نمود در اسلام، امیرالمؤمنین علیه السلام بوده [است]. چنان چه روز احد جبرییل، حضور باهر النور مقدس نبوی عرض کرد:

»[یا محمد!] ان هذا لهی المواسات من علی [لک]» (6) الخ.

و بعد از آن حضرت، فرد کمال این صفت جلیله، متروک و مستور بود تا روز عاشورا که جلوه نمود، و در آن روز اول کسی که مواسات نمود، حضرت عباس علیه السلام بوده (7) نهایت مواسات را نمود با برادر، زمانی که خود را به شریعه ی فرات رسانده و کف آب برداشته بیاشامد «فذکر عطش الحسین علیه السلام» (8)

این معنی یک عالم، تصور لازم دارد. با این که نهایت تشنگی را داشته و به خیال خود الآن آب را به برادر می رساند، خود آب نیاشامید و ملاحظه ی برادر را نموده، پس از تصور معلوم می شود نهایت جوان مردی و مواسات همین بوده و لذا در زیارت آن حضرت در مقام مدح و ستایش آن حضرت به همین صفت او اشاره شده «فنعم الأخ المواسی لأخیه«.

دوم کسی که در آن روز مواسات نمود، حضرت زینب- روحی و ارواح العالمین لها الفداء- بوده. در جمیع حالات با برادر نهایت مواسات را نموده. از مکه با برادر حرکت نموده، در غربت و تشنگی و گرسنگی و جراحات ظاهریه و باطنیه و گرفتاری ها نهایت مواسات را با برادر نمود حتی در بازار کوفه ملتفت سر خونین برادر شده، از حالت طبیعی خارج شده و با برادر مواسات نموده:

»فنطحت جبینها بمقدم المحمل» (9)

هر مصیبتی بر حضرت سیدالشهدا وارد شده، آن مخدره نظیر آن را داشته و بر او وارد شده [است].


1) کنز العمال، خ 7272؛ بحارالأنوار، ج 70 ص 211؛ و ج 72 ص 212.

2) اصول کافی، ج 2، باب حق المؤمن علی أخیه و أداء حقه، ص 169.

3) اشاره دارد به سوره ی فتح، (48(، آیه 29.

4) اصول کافی، ج 2، ص 174.

5) اصول کافی، ج 2، ص 173.

6) بحارالأنوار، ج 20 ص 70، ح 7.

7) امام صادق علیه السلام می فرماید: «اشهد لقد نصحت لله و لرسوله و لأخیک فنعم الأخ المواسی«. العباس، ص 197.

8) شاعری می گوید:لم یذق الفرات اسوة بهمیمما بمائه نحو الخبالم یرفی الدین یبل غلةو صنوه فیه الظما قد الهباو المرتضی أوصی الیه فی ابنهوصیة صدته عن ان یشربا.

9) »ناگاه جبین خود را بر چوب جلو محمل زد«. بحارالأنوار، ج 45، ص 114.