جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

زیارت امام حسین و آثارش

زمان مطالعه: 7 دقیقه

در بیان فضیلت زیارت حضرت سیدالشهدا علیه السلام است که می فرماید:

»ای پسر شبیب! اگر دوست داری ملاقات نمایی خلاق عالم را و گناهی بر تو نباشد، پس زیارت کن حضرت خامس آل عبا را» (1)

معلوم باد که در فضیلت زیارت حضرت سید الشهدا، اخبار کثیره ی مختلفه وارد شده [است] (2) باید اول حقیقت زیارت معلوم شود، بعد اشاره به فضیلت و جمع بین اخبار مختلف [گردد]. آن چه معلوم شده، زیارت، عبارت است از حضور عند المزور، و این تأکید، اشاره به کرامت و بزرگی مزور است. چنان چه هر قدر شخص بزرگ تر، ثواب زیارتش بیش تر؛ و این منقبت؛ یعنی زیارت، برای ابراز مقامات مزور است. چنان چه در عرف نظیر آن موجود است. هرگاه یکی از امرا یا وزرا خدمتی نماید برای سلطان به اندازه ی اهمیت خدمت آن، او را مورد مرحمت، و امتیازاتی قرار می دهند که مقامات او را بر بقیه ی وزرا و امرا واضح [است] که آن ها هم در مقام امتثال برآیند.

گاه شود که جمیع امرا و وزرا [به] تبریک و تهنیت آن منصب جلیل روند و چون خانواده ی محمدی صلی الله علیه و اله و سلم خدمات آن ها به درگاه الهی دایمی [است]، لذا جمیع بندگان مأمور [اند] که دایما به تبریک و تهنیت و آن ها حاضر [گردند]؛ نهایت برای رفع حرج، آن را واجب ننمود.

بلی فضایل و مثوبات و آثار زیاد مقرر نموده که مردم برای ادراک آن مثوبات به زیارت آن ها روند، و چون آثاره مقرره در زیارت حضرت سیدالشهدا علیه السلام زیاده از دیگران [می باشد]، لذا بعضی وجوب را فهمیده [اند].

این شبهه در نظر جلوه ننماید که بنابر مطالب مسطوره، باید حضرت سیدالشهدا علیه السلام افضل از پیغمبر و دیگران باشد، برای این که زیارت آن حضرت، مثوبتش از دیگران زیادتر [است].

رفع ای شبهه بر ارباب ذوق واضح است که منافقین و معاندین در مقام اطفای انوار قاهره ی محمدیه بوده و مظلومیت آن حضرت، مانع از خیالات آن ها و لذا این خصوصیت برای آن حضرت مقرر گردید و زیارتش از اعظم شعائر الهیه معین شد.

و اما مثوبت زیارت آن حضرت، پس عقل، قاصر است از فهم مقدار آن و لذا اخباری که در این خصوص وارد شده هر یک به اندازه ی استعداد راوی بوده؛ چنان چه بعض روایات، ثواب نود حج پیغمبر، و بعضی ثواب هزار حج (3) و در خبر دیگر:

»من زار الحسین عارفا بحقه، کمن زار الله فی عرشه» (4)

و در خبر دیگر: «چون زایر از منزل خود حرکت می کند، ملایکه برای او استغفار نمایند و همه جا او را استقبال کنند و حضرت سیدالشهدا در یمین عرش او را بنگرند و متوجه او باشند تا [به] کربلا وارد [شود]. چون به قبة الحسین وارد شد، اول اکرام او، محو گناهان او باشد«.

و غیر از این ها اخبار کثیره که می فرماید:

»غفرالله ما تقدم من ذنبه و ما تأخر» (5)

و خطاب ملایکه به او: «استأنف العمل» (6)

پس جمع بین این همه روایات به دو طریق می شود:

یکی این که ثواب زیارت، خارج از حیطه ی علم ولی تقریبا للاذهان به اندازه ی استعداد روات آن ها، از آثار زیارت فرموده.

دوم این که، اختلاف مثوبات نسبت به اختلاف مفاد معرفت زایرین است: «المعروف بقدر المعرفة«.

بشارت: آن چه از اخبار معلوم می شود، گریه بر حضرت سیدالشهدا علیه السلام سبب غفران معاصی است. به این معنی که معاصی در لوح محفوظ ثبت می شود، ولی مغفرت الهی مانع از ابراز آثار آن ها است. ولی زیارت آن حضرت مانع از ثبت آن ها و مانع از تأثیر آن ها است.

آن چه از اخبار ظاهر می شود این است که، گریه بر حضرت سیدالشهدا علیه السلام، سبب آمرزش گناهان می شود بعد از ثبت آن ها (7)؛ ولی زیارت آن حضرت، مانع است از ثبت آن ها؛ به این معنی که چون در لوح محفوظ، معلوم است که کدام شخص به زیارت آن حضرت مشرف می شود، لذا معاصی آن از اصل ثبت نمی شود، ولی در لوح محو و اثبات، ثبت می شوند. چون به زیارت رفت، محو می شوند؛ پس از این بیان، معلوم شد معنی «غفر الله له ما تقدم و ما تأخر» که ثبت آن ها در لوح محو و اثبات است. پس چون از زیارت فارغ شد، آن چه گناه نموده محو و بعد از آن ثبت نخواهد شد.

(یمحوا الله ما یشآء و یثبت و عنده ام الکتاب) (8)

پس، از این بیانات، واضح شد حقیقت کلام امام علیه السلام که فرمود: «اگر بخواهی ملاقات کنی حق- عز و جل- را در حالی که گناهی بر تو نباشد (یعنی در لوح محفوظ چیزی ثبت نباشد)

»ان الحسنات یذهبن السیئات«.

اشاره: این تشریفات برای زیارت آن حضرت و این مواهب برای زایرین آن حضرت به نظر غریب نیاید؛ چرا که این الطاف در ازای زحمات و صدمات حضرت سیدالشهداء علیه السلام است که از مدینه تا مکه و از مکه تا عراق، برای نگه داری حقوق الهی متحمل شد.

چون آن حضرت چنین نمود و با دل شکسته از مکه به طرف عراق حرکت فرمود، خلاق عالم کرامتی برای آن حضرت مقرر نمود که بیان از تقریر و قلم از تحریر آن ها عاجز و قاصر است. از آن جمله:

اول: زیارت آن حضرت را بر زیارت همه، حتی بر زیارت خودش فضیلت دارد.

دوم: ترجیح داد زوار آن حضرت را بر زوار خودش؛ چنان چه اول نظر مرحمت به زوار آن حضرت بعد به زوار خود.

سوم: زیارت خود را با شرایط و اجزاء قرار داد، که بدون آن شرایط و اجزاء، باطل و بدون بعض از آن ها کفاره معین نموده ولی زیارت آن حضرت را بسیط بدون جزء و شرط [قرار داد] و اگر در بعض روایات اشاره به معرفت نموده، اشاره به مرتبه ی کمال است.

چهارم: زیارت آن حضرت را موجب رفع درجات و وصول به مقامات عالیات گردانید؛ چنان چه مقرر داشت که شب های جمعه ارواح انبیاء و اوصیاء و مؤمنین و جماعت ملایکه ی مقربین به زیارت آن حضرت- برای فوز به مقامات عالیات- [مشرف گردند] (9)، و لذا هر کس آن حضرت را شب جمعه زیارت نماید، ارواح یکصد و بیست و چهار هزار پیغمبر با او مسافحه نمایند.

پنجم: اول زایر آن حضرت، خلاق متعال بوده اگر چه از ابتدای خلقت نور حسینی، خلاق عالم او را زیارت نموده الا الأبد (10)؛ ولی چند مرتبه از آن ها با خصوصیاتی بوده:

اول: وقت خلقت آن حضرت در عالم و مثال.

دوم: زمان ولادت آن حضرت.

سوم: در ایام صباوت، آن وقتی که پیغمبر فرمود:

»وضع الله یده علی رأس الحسین» (11)

چهارم: وقت حرکت از مکه برای کربلا که جبرییل حاضر بود و به بیعت با آن حضرت دعوت می نمود.

پنجم: عصر عاشورا زمانی که روح آن حضرت را بردند به اعلا علیین.

ششم: زیارت نمود آن حضرت را حمله ی عرش و ملایکه ی مقربین، بلکه جمیع ملایکه آن هم دفعاتی؛ زمانی که انوار قاهر مشغول تقدیس و تسبیح الهی بوده؛ گاهی که متولد شد، قنداقه ی آن حضرت را بردند طرف آسمان؛ ایام حیاتش مکرر؛ بعد از شهادتش هر شب جمعه.

و هم چنین زیارت نمودند آن حضرت را جد و پدر و مادر و برادرش از زمانی که متولد شد تا وقتی که در این عالم بودند، هنگام شهادتش هم حاضر شدند. چنان چه از کلام حضرت علی اکبر مستفاد می شود. خواب ام سلمه هم شاهد مطلب است. شب یازدهم نیز زیارت نمودند چنان چه از ساربان نقل شده، خانه خولی، مجلس ابن زیاد و یزید هم محتمل است آمده باشند.

بالجمله، زایرین آن حضرت، همه ی موجودات بوده و هر کس هم به اندازه ی استعداد و قابلیت خود فیض برده و مسلم است که هر کس زیادتر آن حضرت را زیارت نمود، بیش تر اجر و ثواب تحصیل نمود، و مقامات او رفیع تر گردید.

پس چون حضرت زینب- روحی و ارواح العالمین فداها- زیاده از بسیاری از مخلوقات الهیه [حضرت سیدالشهدا علیه السلام را] زیارت نموده، از روی همین ملاک مقامات آن مخدره معلوم می شود، خصوصا که زیارتش از هر جهت کامل بوده. این مکرمه از بدو خلقت انوار قاهره ی محمدیه الی الأبد، زایر برادر بوده چرا که زیارت، چنان چه مسطور شد، عبارت از حضور عند المزور است و آن محترمه همیشه حاضر خدمت برادر است. ولی در این جا اشاره به بعض زیارات خصوصیه ی آن محترمه باید نمود:

اول: در ایام طفولیت آن مظلومه؛ هر وقت از زیارت برادر محروم می شد، گریه می نمود.

دوم: زیاراتی که در کبر سن نموده، چنان چه در خصیصه ی محبتش واضح می شود. و در کربلا زیارت نمود وقت وداع برادر که آن هم چهار مرتبه بوده و کثرت وداع برای تسلی آن ها بوده چنان چه وجهش واضح است.

سوم: در قتله گاه، آن هم مراتب متعدده: زمانی که داخل میدان آمد، دید شمشیر است که بر بدن برادر وارد می شود. هنگامی که آمد شمر را بر سینه ی برادر، نشسته دید. وقتی که خواست از کربلا به طرف کوفه حرکت نماید، برای زیارت وداعیه آمد که در آن زیارت، کلیه ی کائنات را منقلب نموده حتی دشمن و اسب های مخالفان هم منقلب؛

»از سنگ ناله خیزد؛ وقت وداع یاران«

چهارم: در کوفه، آن هم مراتب عدیده: در دروازه ی کوفه، داخل کوچه و بازار، مجلس ابن زیاد. ولی در این زیارت فقط سر را زیارت نموده [است].

پنجم: زیارت نمود در شام در دروازه ی وسط کوچه و بازار، مجلس یزید، داخل خرابه و آن مجلس که برای عزاداری ترتیب داد و سرها را آوردند.

ششم: در مراجعت از شام برای مدینه در کربلا. در این مرتبه زیارت مفصل نموده [است].

پس از این بیانات مسطوره معلوم شد که آن مخدره را مقاماتی بوده که عقول از ادراک آن ها ناقص، سیما [مخصوصا] این که قلب آن مخدره، حرم حسین علیه السلام است و محل تجلیات انوار حسینی است. چه نیکو گفت آن عارف که گفت: «هر که طالب دیدار حسین باشد، نگاه به دل خون شده ی زینب نماید» پس آن مخدره دائمة الزیاره بود.

اشاره: آن همه اجر و مثوبت برای زایرین در ازای آن غربت و بی کسی آن حضرت است که برای خدا متحمل شد و این منافی نیست با وجهی که سابق ذکر نمودیم.

چون این مظلوم، صبر بر چنین غربت نمود، خلاق عالم این همه اجر و مثوبت مقرر داشت و برای این که حرم آن حضرت غریب نماند، و این همه خصوصیت ها و فضیلت زیارت اوقات مختلفه را همین سر است.

بشارت: چون معلوم شد که این همه مثوبات زیارت در ازای آن خدمات بوده، می توان ادعا نمود که این همه مثوبات نیز برای زایر حضرت زینب علیهاالسلام معین است. چرا که آن مخدره در تمام خدمات، شریک بوده بلکه جزء العله بوده که اگر اسیری آن مظلومه نبود، خدمت حسین علیه السلام ناقص می ماند. چنان چه همین نحو که خدا خواست شهادت حضرت سیدالشهدا علیه السلام را فرمود:

»ان الله شاء ان یراه قتیلا«

همین نحو هم اسیری آن مظلومه را خواسته

»ان الله شاء ان یراهن سبایا» (12)

پس در این جا دو مطلب است: یکی شهادت آن حضرت؛ دیگری اسیری زینب؛ که این دو با هم متعلق اراده ی الهیه بوده. پس اجری که در ازای این عمل بزرگ مقرر شده برای هر دو بزرگوار است. چنان چه گریه نمودن بر آن مکرمه، اجر گریه نمودن بر حضرت سیدالشهدا علیه السلام را دارد چنان چه شرح آن را به تفصیل بیان خواهیم نمود.


1) بحارالأنوار، ج 44، ص 286، و ج 98 و کامل الزیارات و کتاب فضل زیارة الحسین علیه السلام از ابی عبدالله شجری.

2) المستجاد علامه حلی، مطبوع در ضمن مجموعه ی نفیسه، ص 404؛ بحارالأنوار، ج 101، ص 43؛ کامل الزیارات، 164.

3) فضل زیارة الحسین، ص 77.

4) بحارالأنوار، ج 101، ص 76؛ کامل الزیارات، ص 147؛ فضل زیارة الحسین، ص 72.

5) بحارالأنوار، ج 101، ص 22 و 23؛ فضل زیارة الحسین، ص 75.

6) کامل الزیارات، ص 167؛ وسائل الشیعة، ج 10، ص 380.

7) در کامل الزیارات، ص 165، بابی منعقد شده تحت عنوان: ان زیارة الحسین علیه السلام تحط الذنوب.

8) رعد (13) آیه 39.

9) کامل الزیارات، ص 122- 124.

10) زیارت خدا کنایه از انزال رحمت خاص خداوندی به زایران حضرت است. و نیز کامل الزیارات، پاورقی ص 122.

11) بحارالأنوار، ج 44، ص 238، ج 29؛ کامل الزیارات، ص 70.

12) اللهوف، ص 28؛ بحارالأنوار، ج 44، ص 364؛ العوالم، ص 214؛ اثبات الوصیة، ص 139.