در بیان اشاره به کیفیت شهادت آن حضرت است که می فرماید: «کشته گشت چون کشتن گوسفند«.
در وجه تشبیه، محتملاتی به نظر رسیده. شاید غرض از تشبیه این باشد که چون گوسفند را می کشند، هیچ باکی ندارند؛ بلکه کمال سرور و شعف را دارند از کشتن! آن حضرت را هم با کمال بی باکی و سرور و شعف بدون ملاحظه شهید نمودند!
شاید غرض این باشد، چنان چه کشتن گوسفند، مباح و حلال [است] و در ملأ بدون رادع و مانع [می باشد]، [به] همین طریق، در ملأ بدون رادع و مانع، خون آن حضرت را مباح دانسته [اند] شاهد بر این، فرمایش خود حضرت است که می فرماید:
»فبم تستحلون دمی؟«.
ولی چندین فرق بین شهادت آن حضرت و ذبح گوسفند است:
گوسفند را تشنه ذبح نمی کنند. گوسفند را سر از قفا به دوازده ضربت جدا نمی کنند. گوسفند را با تیر و شمشیر و چوب و نیزه و سنگ نمی کشند. ولی آن حضرت را به همه این ها شهید نموده، بلکه اسب بر بدن او هم تاختند. چنان چه فرمود:
»و بجرد الخیل بعد القتل عمدا سحقونی«.
حضرت سجاد علیه السلام می فرماید:
»انا بن من قتل صبرا» (1)
قتل صبر، اشاره به این کیفیت قتل است که ذکر شد. گوسفند را نحر نمی کنند. آن حضرت را نحر نمودند. بالجمله، همه ی این کیفیات به وجه اتم با اضافه در قتل آن حضرت بوده.
(الا لعنة الله علی الظالمین) (2)
1) لهوف، ص 68؛ بحارالأنوار، ج 45، ص 113. مثیر الاحزان، ص 48، عوالم، ج 17، ص 381.
2) هود (11) آیه 18.