اول از آن ها: گرفتاری و ابتلای حضرت زهراء علیهاالسلام به هموم و غموم از ابتدای انعقاد نطفه ی آن مخدره تا زمانی که متولد شد، چنان چه نقل شده (1) که حضرت زهرا علیهاالسلام از زمانی که حامل به حضرت زینب شد روز به روز مهموم و مغموم بود تا زمانی که آن مخدره متولد شد.
این مطلب معلوم باد که در این امتیاز و خصوصیت همه ی اولاد حضرت فاطمه علیهاالسلام علی السویه بوده، چرا که علی التحقیق حضرت فاطمه علیهاالسلام را پنج اولاد شده حسنین علیه السلام و حضرت زینب و ام کلثوم (2) و محسن (3) و از آنجایی که خاصان درگاه حضرت احدیت را در این عالم خوشی نیست و علقه ی به اولاد از امور قهریه است، این است که این مکرمه به هر یک از اولاد خود که حامله شد او را از مصائب وارده به آن فرزند خبر می دادند که علقه و محبت را فراموش می نمود!
چنان چه، چون حضرت حسن علیه السلام متولد شد او را خبر دادند که بعد از چه مشقت ها او را به زهر جفا شهید خواهند نمود تا مدتی مبتلا به مصیب او بودند. از ولادت او فرحناک نشد تا زمانی که حامله شد به حضرت حسین علیه السلام چون او را خبر دادند که چه مصیبت و فرزند رسد، چنان مهموم و مغموم شد که خلاق عالم خبر داده
(حملته امه کرها و وضعته کرها) (4)
که از هنگام حمل تا زمان ولادت او عوض این که روز شادی او شود به عکس روز حزن و مصیبت او می شد. حال حضرت زینب هم که معلوم شد، ام کلثوم و محسن هم به همین قرار بوده [است].
دوم: امتیازاتی که مختص به خودش و خواهرش ام کلثوم بوده. ولادت آن ها از ران چپ مادر خود [بوده است] چنان چه از کشکول بهایی قدس سره نقل شده که از حضرت زهرا حدیث می کند که فرمود:
»ولدت الحسن و الحسین من فخذها الایمن و زینب و ام کلثوم من فخذها الایسر» (5)
سوم: از امتیازات که در آن خصوصیت شریک بوده با برادرش حضرت سیدالشهدا گریه کردن پیغمبر بر او وقت گرفتن قنداقه مبارکه اش، چنان چه نقل شده:
»روی ان زینب بنت علی بن ابیطالب علیه السلام لما ولدت اخبر بذلک رسول الله فجاء صلی الله علیه و اله و سلم الی منزل فاطمة علیهاالسلام و قال یا بنتاه ایتنی بنتک (6) المولودة فلما احضرتها اخذها رسول الله صلی الله علیه و اله و سلم و ضمها الی صدره الشریف و وضع خده المنیف علی خدها فبکی بکاء عالیا و سال الدمع علی محاسنه الشریف جاریا، فقالت فاطمة: لماذا بکائک لا ابکی الله عینیک یا ابتاه؟ فقال صلی الله علیه و اله و سلم یا بنیة فاطمة فاعلمی ان هذه البنت بعدک و بعدی تبتلی بالبلا یا و ترد علیها مصائب شتی و رزایا فبکت فاطمة علیهاالسلام عند ذلک. ثم قالت: یا أب
فما ثواب من بکی علیها و علی مصائبها؟ فقال: یا بضعتی و قرة عینی ان من بکی علیها و علی مصائبها یکون ثواب بکائه کثواب من بکی علی اخویها ثم سماها زینب» (7)
و از این خبر امتیازاتی برای آن مخدره استنباط می شود کما لا یخفی علی اولی النهایة.
چهارم: خبر دادن جبرییل به مصایب آن مخدره پیغمبر را و در این امتیاز شریک بوده با برادرش حضرت خامس آل عبا علیه السلام.
1) صاحب مستدرک و سفینة البحار می نویسد: حقیر بر این حدیث ظفر نیافتم.
2) علامه نمازی می نویسد: ام کلثوم کنیه زینب وسطی است چون حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام سه دختر به نام زینب داشت یکی زینب کبری، یکی زینب وسطی مشهوره به ام کلثوم و مادر این دو فاطمه زهرا علیهاالسلام و سوم زینب صغری که مادر او کنیزی بود.
3) ر.ک: التتمة فی تواریخ الائمة، ص 57؛ تواریخ النبی و الآل، ص 115.
4) احقاف (46(، آیه ی 15.
5) کشکول شیخ، طبق نقل طراز المذهب، ص 20.
6) در اصل و قال لها یا بنیة ائتنی بنتک.
7) طراز المذهب، ص 22؛ چون زینب کبری علیهاالسلام دختر گرامی گوهر حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام پای به دایره وجود و پهنه ی نمود بنهاد در حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و اله و سلم معروض داشتند آن بزرگوار با وقار به منزل حضرت فاطمه ی زهرا علیهاالسلام تشریف آورده و فرمود ای دختر من دخترک را تازه تولد یافته به من آور. آن مخدره معظمه قنداقه ی زینب را در محضر مبارکش حاضر ساخت. رسول خدا صلی الله علیه و اله و سلم او را بر سینه ی مبارک خود برگرفت و صورت مبارک بر صورتش برنهاد و بلند بگریست چندان که اشک بر محاسن شریفش روان گشت. فاطمه علیهاالسلام عرض کرد ای پدر گرامی این گریه از چیست خدای نگریاند. فرمودند: ای دختر من ای فاطمه دانسته باش که بعد از تو و بعد از من این دختر دچار بسیار بلیت ها می شود و مصیبت های گوناگون و رزیت های رنگارنگ بروی چنگ درافکند. راوی می گوید که: در این حال فاطمه علیهاالسلام سخت بگریست و از آن پس عرض کرد ای پدر ثواب آن کس که بر او و بر مصایب او بگرید چیست؟ رسول خدا فرمودند: ای پاره ی تن من و روشنی چشمانم هر آن کسی که بر زینب و بر مصائب او بگرید ثواب گریستن او مانند اجر و ثواب کسی است که بر دو برادر او حسن و حسین گریه کند و پس نام او را زینب نهاد.