جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

دو نمونه در واقعه ی عاشورا

زمان مطالعه: 3 دقیقه

1- دو نمونه در واقعه ی عاشورا و مقابله ی حق و باطل: درباره ی اربعین رویاروئی دو گروه یکی قلیل و دیگری کثیر در میدان کربلا از جهات بسیار برای عام بشریت دو نمونه است نمونه ای برای خوبی و حق و عدل و درستی و جمیع صفات عالی، و نمونه ای برای بدی و باطل ظلم و نادرستی و همه ی صفات پست. یکی از آن دو گروه در مدارج عالی از صفات انسانی و اسلام خالص مشاهده می شود، و گروهی دیگر در حضیض دنائت و سبعیت بل هم اضل سبیلا، مدعی اسلام ولی اسلامی کور و سست پایه نمایان می گردد، دسته ی قلیل نمونه ی عالی رحم و شفقت، و دسته ی کثیر نمونه ی تام و تمام بیرحمی و قساوت.

آری دنیا چون میدان کربلا است هر شخص و گروهی باید آثار و صفات وجودی خود را نشان دهد که کل ارض کربلا و کل یوم عاشورا.

گروه بسیار یزیدیان و شیعه ی آل ابی سفیان با رفتار خود در کربلا خود را معرفی کردند و مکتب بنی امیه را نشان دادند، بیرحمی و قساوت نهائی را به نمایش گذاشتند: 1- آبی را که بر همه جانداران از حیوان و انسان مباح بود، و هنوز نیم قرن از زمان پیغمبرشان نگذشته بود، و به گوش اکثر آنها رسیده بود

که پیامبر از بستن آب بر روی یهودیان خیبر نهی فرمود، و نزدیکتر به زمان آنها در جنگ صفین حضرت علی پدر حسین راضی نشد که آبگاه را بر روی لشکر معاویه ببندد. ولی یزیدان و پیروان مکتب بنی امیه آب را بر روی اهل بیت پیغمبرشان اعم از زنان و اطفال معصوم بستند. 2- حسین و اصحابش از روشنگری و نصیحت و خیرخواهی کوتاهی نکردند، آنها را از حقانیت خود و سوء عاقبت کار آنها آگاه ساختند کلمات نورانی حسین و اصحاب بر دل سنگ آنها اثر نکرد. 3- بر طفل شیرخوار که در هر مرام و مذهب مورد ترحم است، رحم نکرده به جای آب تیر به حلق او نشاندند. 4- در میان ملت اسلام نمازگزار محترم است مسلمانی مسلمان دیگر را در آن حال مورد طعن و ضرب قرار نمی دهد، ولی آن تیره دلان حسین و عده ی کمی از یارانش را در حال نماز تیر باران کردند. 5- با اینکه می دانستند حسین فرزند زاده ی پیغمبرشان می باشد با لب تشنه بدن او را از دم شمشیر و تیر و نیزه پاره پاره کردند. 6- اسب تاختن بر بدن کشته و پاره پاره چه معنی دارد! نهایت قساوت و شقاوت که هیچ آیا نهایت و نائیت نیست؟ 7- سر از تن کشتگان به خون خفته جدا کردن چه محملی می تواند داشته باشد. 8- دفن نکردن اجساد شهدا با اینکه می دانستند آنها مسلمانند چه تعلیماتی را نشان می دهد؟ 9- موجب آتش سوزی شدن برای خیمه های زنان و اطفال مصیبت زده و لرزان و اشکبار با نام انسانیت چه سازگاری دارد؟ 10- سرهای شهدا را بالای نیزه کردن و در مقابل چشم خواهران و دختران در شهرها گردانیدن چه حدی از عداوت و جسارت را نشانگر است؟ 11- چوب زدن به سر بریده در جلو چشم فرزندان و خواهرانش اشاره به چیست؟ 12- تهدید و شکنجه اسیران بی پناه و چهل روز یا بیشتر آنان را در خرابه حبس کردن چه مکتبی را نشان ی دهد؟ این فرازها و فرازهای بسیار دیگر گویای این است که یزیدیان و عبیدیان

نه تنها از جاده ی اصیل اسلام منحرف بوده و بازگشت به جاهلیت کرده اند بلکه از جهات انسانیت هم دور گشته و فاصله گرفته اند. و آنها مجسمه ی کامل بیرحمی و درنده خوئی بودند که در دنیا نظیرشان نبوده است.

این نکته را هم نباید نادیده گرفت که پس از شهادت حسین و اصحابش و فروریختن زهر جانگزای ستم، غشاء تیره ی بی رحمی نازک و نازکتر شد و تا حدی وجدانهای غفلت زده ی آن ظالمان بیدار گشت و زمزمه ی ندامت به گوشه های دل آنها ندا داد و از درون برون مورد عتاب و سرزنش قرار گرفتند که این چه کاری بود که ما کردیم؟