جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

اشک جاری حضرت زینب کنار قبر جدش رسول خدا

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

راوی می گوید: زینب علیهاالسلام دو لنگه در مسجد را گرفت و فریاد کرد «یا جداه انی ناعیة الیک اخی الحسین«، ای جد بزرگوار، من خبر مرگ برادرم حسین علیه السلام را آورده ام و با این حال اشکش خشک نمی شد و از گریه و ناله وا نمی گرفت و هر بار که به علی بن الحسین علیه السلام نگاه می کرد، اندوهش تازه می شد و داغ دلش فزون می گردید. (1)

حال زینب

برخیز حال زینب خونین جگر بپرس

از دختر ستمزده حال پسر بپرس

با کشتگان به دشت بلاگر نبوده ای

من بوده ام حکایتشان سر بسر بپرس

از ماجرای کوفه و از سرگذشت شام

یک قصه ناشنیده حدیث دگر بپرس

بال و پرم ز سنگ حوادث به هم شکست

برخیز حال طائر بشکسته پر بپرس


1) بحار، ج 45، ص 198- در کربلا چه گذشت؟ ترجمه ی نفس المهموم، ص 602.