زمان مطالعه: < 1 دقیقه
در بعضی مقاتل است که: چون خواستند به مدینه برگردند، یزید دستور داد برای آنها کجاوه بستند و زیور نمودند و روکشهای ابریشم بر آن انداختند و اموال فراوان در آن ریختند و به ام کلثوم گفت: این اموال را عوض مصیبتی که به شما رسیده بردار. ام کلثوم فرمود: ای یزید چقدر بی شرم و سخت رویی! برادر و خاندانم را می کشی و به عوض آن، مال می دهی؟ به خدا هرگز چنین نشود. (1)
1) در کربلا چه گذشت؟ ترجمه ی نفس المهموم، ص 594.