جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

حضرت زینب هنگام خروج از کربلا

زمان مطالعه: 2 دقیقه

عصر عاشورا بعد غارت اموال و آتش زدن به خیام، علیا مکرمه حضرت زینب (س) به ابن سعد فرمود: یابن سعد لم لا تدعونا.

ای پسر سعد چرا ما را به خود وانمی گذاری؟ گفت: می خواهم شما را نزد عبیدالله بن زیاد ببرم، حضرت فرمود:

یابن سعد بالله علیک مربنا علی جسد الحسین (ع) حتی نودعه قبل الفراق.

ای پسر سعد تو را به خدا سوگند می دهم که ما را بر کشته ی حضرت حسین علیه السلام عبور ده تا پیش از مفارقت با وی وداع کنیم.

پسر سعد گفت: سمعا و طاعة، اهل بیت اطهار را بر آن جسد مطهر عبور داد، وقتی ابدان و اجساد بی سر را دیدند صیحه و ناله برکشیدند، و در کتاب بحر المصائب آمده که جناب ام کلثوم فرمود: در خاطر دارم که برادرم جامه ی کهنه خواسته بود

عمدا با خواهرم زینب نزدیک جسد مطهرش رفتیم دیدیم بنی امیه آن جامه ی کهنه را نیز به غارت برده اند و بدن مطهر برادرم را در میان خاک و خون عریان افکنده اند.

خلاصه ی مطلب اینکه به دستور عمر بن سعد اهل البیت علیهم السلام را از قتلگاه کنار بردند حضرت زینب (س) رو به اهل کوفه و شام کرد و فرمود:

یا اصحاب محمد هؤلاء ذریة المصطفی یساقون سوق السبایا و واویلاه و واحزناه الیوم مات جدنا محمد المصطفی و الیوم مات أبونا علی المرتضی و امنا فاطمة الزهراء و أخونا حسن المجتبی.

ای امت پیامبر اینان ذریه ی حضرت مصطفی هستند که چون اسیران می برند، امان از حزن و اندوه امروز جد ما حضرت مصطفی و پدر ما حضرت مرتضی و مادر ما حضرت فاطمه ی زهراء و برادر ما حضرت مجتبی از دنیا رفتند.

سپس خطاب به محبان و دوستان شده و آنها را غیابا مخاطب قرار داد و فرمود:

أیا شیعتنا ابکوا علی الغریب الذی کافوره بالتراب و منع من ماء الفرات و غسله بالدماء و مطروح فی کربلاء.

ای شیعیان گریه کنید بر آن امام غریبی که خاکش کافور او بود و از آب فرات منعش کردند و خونش غسلش بود و در کربلا افتاده است (1)

قال الراوی: فوالله لا انسی زینب بنت علی و هی تندب الحسین و تنادی بصوت حزین و قلب کئیب: یا محمداه صلی علیک ملیک السماء هذا حسین مرمل بالدماء مقطع الاعضاء و بناتک سبایا الی الله المشتکی و الی محمد المصطفی، و الی علی المرتضی و الی فاطمة الزهراء و الی حمزة سیدالشهداء یا محمداه، هذا حسین بالعراء تسفی علیه الصبا، قتیل اولاد البغایا و احزناه و اکرباه الیوم مات جدی رسول الله (2)

راوی گوید: من هرگز زینب را از یاد نمی برم که بر حضرت حسین علیه السلام ندبه می کرد و ندا می داد با صوت حزین و غمناک و قلبی اندوهگین، ای جد بزرگوارم، ای حضرت محمد، فرشتگان آسمان بر تو صلوات و درود فرستادند، این حسین بخون آغشته است که اعضایش قطعه قطعه است و

دخترانت اسیر، بسوی خدا و محمد مصطفی و علی مرتضی و فاطمه ی زهراء و حمزه ی سیدالشهداء شکایت می برم، ای جد بزرگوارم این حسین است که عریان و برهنه افتاده و باد صبا بر او می وزد، فرزندان نامشروع و اولاد ستمگران او را کشتند، آخ از حزن و غم و اندوه، امروز جدم رسول خدا ارتحال یافت.


1) طراز المذهب جلد 1 صفحه ی 254.

2) العیون العبری صفحه ی 197.