سومین صفتی که سفیر کربلا برای کوفیان ذکر فرمودند، چاپلوسی و شر و فساد و نخوت و عجب و بغض است. اصولا ظالمین به بیماری کبر و خودخواهی مبتلا هستند و اغلب تجاوزات و خونریزی آنان به خاطر ارضای غرور و نخوت و حس جاه طلبانه خودشان می باشد، لذا عزت نفس و خویشتنداری دیگران را تحمل نمی کنند. ظالمین و زورگویان نوعا افرادی را به خدمت می گیرند که برده و غلام حلقه بگوش آنها باشند و آنان را به بزرگی و عظمت یاد کنند و تسلیم بی چون و چرای اوامر آنها باشند. بنابراین کسانی که در خدمت ستمگران و خودپرستان درمی آیند باید روش چاپلوسی و تملق را در پیش گیرند و الا از چشم ظالمان افتاده و از درگاه آنان رانده خواهند شد.
کوفیان که دست بیعت به یزید بی شرم داده اند در واقع همه ی وقار و عزت و آزادگی خویش را یکجا معامله کرده و حال برای اثبات وفاداری خود با رژیم اموی مجبور بودند به همه ی عمال آن تملق گویند و هر کس تملق او بیشتر می بود تقرب او به دستگاه نیز بیشتر می شد.
حضرت زینب (علیهاالسلام) برای تحقیر و ملامت کوفیان فرمودند: شما عزت نفس و بزرگواری خود را از دست داده اید و همانند چاپلوسان به دریوزگی افتاده اید و تا آن اندازه پست و زبون شده اید که کنیززادگان بر شما فخر می فروشند.
زینب (علیهاالسلام) آنچنان اوضاع اجتماعی و حالات و روحیات مردم کوفه را به رشته ی سخن می کشید که گویی از خود مردم، آنها را بهتر می شناخت و چون طبیبی حاذق آن گونه امراض روحی و اجتماعی مردم را بازگو می کرد که گویی پزشکی با تجربه، مریض خود را معاینه می نماید. گواه این حقیقت، گریه مردم بود که با هر سخن زینب (علیهاالسلام) بر سیلاب اشک آنان افزوده می شد و با هر کلام او ناله و فریاد آنان بلندتر می گردید و حقیقت این است که زینب (علیهاالسلام) مردم خفته را بیدار کرد و رسوبات نشسته بر فطرت آنان را که از دروغ و نفاق رژیم فاسد اموی مایه می گرفت با اشک و ناله شستشود داد و با هشدارهای کوبنده او، وجدان مردم که بهترین ملامتگر و محکوم کننده گناهان است، از خواب چندین ساله برخاست و در حالی که دم بدم از سخنان سفیر سوخته دل کربلا مدد می گرفت، شعله های آتش حسرت و پشیمانی مردم را مشتعل تر می ساخت.