بهترین راه شناخت انسان علم و معرفت اوست. بلکه علم و معرفت نشانی شخصیت انسان است و
این از دو صورت خالی نیست؛ علم انسان یا اکتسابی و حصولی است؛ یعنی علم او با سعی و تلاش به دست آمده است و یا دانش او موهبی و خدادادی است؛ یعنی خداوند عالم برخی بندگان را شایسته ی علم لدنی خود می یابد و به آنان بدون تحصیل علم و دانش، عطا می کند. علم و معرفت حضرت زینب (سلام الله علیها) علم و معرفت انسان های عادی نیست؛ بلکه ایشان تربیت یافته ی خاندان رسالت و عصمت است. ایشان از چشمه ی عصمت و طهارت سیراب شده است. حضرت امام زین العابدین (علیه السلام) درباره ی این بانو فرموده است:
»انت بحمد الله عالمة غیر معلمة و فهمة غیر مفهمة«(1)؛ شما بحمد الله عالمه غیر معلمه و فهمیده ای بدون آنکه آموزگاری داشته باشی.
بنابراین می شود گفت: علم و معرفت حضرت زینب (سلام الله علیها) کسبی نیست، بلکه مانند دیگر خاندان رسالت موهبی و خدادادی است. مقصود این سخن، آن است که حضرت زینب (سلام الله علیها) در حصول علم و معرفت، شاگرد دیگران نبوده، بلکه معلم وی خداوند عالم و سرچشمه ی وحی بوده است. حضرت زینب (سلام الله علیها) به چه مرتبه از علم و معرفت رسیده بود و به کدام چشمه ی دانایی منسلک بوده، از این جمله روشن می شود که در زمان کودکی فرموده است: «در قلب مؤمن دو محبت جمع نمی شود؛ یعنی محبت اولاد و محبت خدا، محبت فقط برای خداست و نسبت به فرزندان شفقت می باشد«.(2)
در روایتی که دلالت بر عظمت علم و دانش حضرت زینب (سلام الله علیها) می کند، آمده است:
روزی امام حسن و امام حسین (علیهماالسلام) مشغول مباحثه ی علمی بودند که حضرت زینب (سلام الله علیها) وارد جلسه شد و از آنان اجازه ی سخن طلبید، سپس فرمود: من از شما شنیدم در مورد این حدیث جدمان سخن می گفتید: «الحلال بین و الحرام بین و بینهما شبهات لا یعلمهن کثیر من الناس فمن اتقی الشبهات استبراء لدینه و عرضه و من وقع فی الشبهات وقع فی الحرام…«؛ برادران من، حسن و حسین! جد شما رسول خدا، تربیت شده ی پروردگار عالم است، چنانکه فرموده: «ادبنی ربی فأحسن تأدیبی«. خداوند عظیمی که در ذات و صفات و افعال یکتاست، ایشان را برای حمل
رسالت و دعوت به بندگان خدا آمده ساخته است. چه کسی مانند جد بزرگوارمان که نبی عربی، هاشمی و قرشی است، خواهد شد؟ خداوند او را برگزیده و برای نشان دادن راه زندگی مردم انتخاب کرده است.
سپس حدیث نبوی را اینگونه شرح داد: «الحلال بین و الحرام بین و بینهما شبهات» در دین سه مرحله دارد: حلال، حرام و مشتبه. آنچه که خداوند حلال کرده و در قرآن به آن سخن گفته شده و رسول خدا در فرمایشاتشان به آن توضیح داده، حلال است؛ مانند خرید و فروش، نماز، زکات، روزه، و حج. آنچه خدا حرام کرده و نقیض حلال است، حرام است. مشتبه آن است که نه حلال است. نه حرام. مؤمن که سعادت دنیا و آخرت و نعمت های آن را می خواهد، جز آنچه که خداوند عالم بر او واجب کرده است، انجام نمی دهد و در راه قرآن حرکت و به نبی اکرم (صلی الله علیه و آله) اقتدا می کند. مؤمن تا آنجا که توان دارد از شبهات دوری می جوید. پس هر کس از شبهات دوری کند، دین و آبروی خود را حفظ کرده است. کسی که راه شبهات را اختیار کند، از لغزش قدم محفوظ نیست و در دام حرام خواهد افتاد… چنانکه رسول خدا فرمود: «اتق المحارم تکن اعبد الناس«.
خداوند به انسان جوهر لطیفی داده است که هر گاه سالم باشد، کل بدن او سالم و صحیح خواهد ماند و از نافرمانی و عصیان خالق اعظم پرهیز خواهد کرد، و آن قلب انسان است. هر گاه قلب انسان سالم باشد، او امور دین و شریعت را حفظ کرده، همه ی سعادت را استقامت در راه هدایت قرآن و سنت می بیند. هر کس بر این راه محکم قدم بردارد و از این تعالیم آسمانی پیروی کند، در روز رستاخیز از رستگاران خواهد شد. زندگی ما مرحله ای از مراحلی است که انسان به طرف بهشت و یا به سوی آتش می رود. بعد از مرگ سرزنشی نیست. پس از دنیا خانه ای جز بهشت و دوزخ وجود ندارد.
هنگامی که سخنان حضرت زینب (سلام الله علیها) اینجا رسید، امام حسین (علیه السلام) فرمود: «انعم بک یا طاهرة! حقا انک من شجرة النبوة المبارکة و من معدن الرسالة الکریمة«(3)؛ ای طاهره! شما از درخت با برکت نبوت و خزینه ی کرامت رسالتی!
در تاریخ نکاتی به دست می آید که به استعداد علمی و روحی عقیله ی بنی هاشم به وضوح دلالت می کند. مانند:
1. امام حسین (علیه السلام) به حضرت زینب کبری (علیهماالسلام) وصیت کرد و در زمان بیماری امام زین العابدین (علیهاالسلام(، ایشان را مرجع علمی و نائب خود منصوب کرد.
2. در کتاب های شیعه و اهل سنت، حضرت زینب (سلام الله علیها) راوی موثق و معتبر معرفی شده اند. ایشان از حضرت رسول خدا (صلی الله علیه و آله(، حضرت فاطمه (علیهاالسلام(، امیرالمؤمنین (علیه السلام) و… روایت نقل کرده است و امام زین العابدین (علیه السلام(، فاطمه بنت الحسین، زید بن علی بن الحسین و ابن عباس نیز از ایشان نقل روایت کرده اند.
3. مفسر نامدار اسلام، ابن عباس برخی احادیث، احکام و معارف را از حضرت زینب (سلام الله علیها) آموخت. او هر گاه از حضرت زینب (سلام الله علیها) حدیث نقل می کرد، نام او را با احترام خاصی می برد و می گوید: «حدثتنا عقیلتنا حضرت زینب بنت علی«.
4. در زمان خلافت ظاهری امیرالمؤمنین (علیه السلام) ایشان به زنان کوفه درس تفسیر قرآن می داد.
5. حضرت زینب (سلام الله علیها) بعد از برگشت از شام در زمانی که در مدینه بود، مرجع علمی مردم مدینه به شمار می رفت.
6. خطبه های فصیح و بلیغ حضرت زینب (سلام الله علیها) در بازار کوفه و دربار ابن زیاد و یزید، دلیل بر این مطلب است که ایشان «عالمه ی غیر معلمه» بوده است.(4)
فاضل دربندی می گوید:
»هر کس خطبه ی حضرت زینب (سلام الله علیها) را در دربار یزید دقت کند، روشن خواهد شد که علم ایشان اکتسابی نیست؛ زیرا چنین سخن و احتجاج مستدلی بدون آمادگی و تفکر قبلی امکان پذیر نیست. این چنین سخنی را جز صاحب عصمت نمی تواند ایراد کند.«(5)
علامه مامقانی می گوید:
»حضرت امام حسین (علیه السلام) در لحظات آخر به حضرت زینب (سلام الله علیها) وصیت کرد و برای مدتی وظائف امامت را به ایشان حواله کرد.«(6)
1) شیخ مفید، الامالی، ص 323؛ مجلسی، بحارالانوار، ج 45، ص 164.
2) محقق نوری، مستدرک الوسایل، ج 15، ص 215.
3) شلبی، زینب ابنة الزهرا، صص 118-120.
4) ر. ک نساء اهل البیت، صص 446-448؛ السیدة زینب، ص 42.
5) عزت الله واعظی، آیینه دار خورشید عاشورا، روزنامه جمهوری اسلامی، 27 / 4 / 1381.
6) همان.