عده ی زیادی از جوانان ثروتمند بنی هاشم و قریش خواستار ازدواج حضرت زینب (سلام الله علیها) شدند، ولی حضرت علی (علیه السلام) پس از رضایت دخترش، عبدالله بن جعفر را به ازدواج حضرت زینب (سلام الله علیها) درآورد. پدر عبدالله «جعفر بن ابی طالب«، معروف به «ذوالجناحین» و «ابوالمساکین«، با حضرت علی (علیه السلام) همچون برادر و دوست صمیمی پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) بود، همان کسی که پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) درباره ی او فرمود: «خیر الناس حمزة و جعفر و علی«(1)؛ حمزه، جعفر و علی از بهترین مردمند. نیز فرمود: «الناس من شجر شتی و أنا و جعفر من شجرة واحدة«(2)؛ مردم از درخت های متعددی هستند ولی من و جعفر از یک درخت هستیم. نیز فرمود: «… اما یا جعفر انت اشبهت خلقی و خلقی«(3)؛… ولی ای جعفر! تو از نظر خلق و خو همانند من هستی.
جعفر بن ابی طالب همراه شماری از مسلمانان به حبشه مهاجرت کرد. وی بعدا با عده ای از مسلمانان به مدینه برگشت. ورودش با فتح خیبر مصادف گردید. حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) به استقبال او رفت و میان دو چشم او را بوسید و گفت: «ما ادری بایها اشد فرحا بقدوم جعفر ام بفتح خیبر«(4)؛ نمی دانم به کدام یک از این ها شادی من بیشتر است، ورود جعفر یا فتح خیبر.
ابوهریره می گوید: «پس از پیامبر، هیچکس به اندازه ی جعفر بن ابی طالب در راه حق قدم بر نداشت و در میدان مجاهدت یکه تازی نکرد.«(5)
»جعفر بن ابی طالب» در سال هشتم هجری در موته با لشکریان هرقل روم جنگید و شهید شد و دو دستش را در راه اسلام فدا کرد. «عبدالله بن جعفر«، همسر حضرت زینب (سلام الله علیها) در حبشه، هنگامی که پدر و مادرش به آنجا مهاجرت کرده بودند، به دنیا آمد. ابن حجر نقل می کند: پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) درباره ی او فرمود: «و اما عبدالله فیشبه خلقی و خلقی«؛ عبدالله از لحاظ آفرینش و اخلاق شبیه من است. سپس او را با دست راست خود گرفت و فرمود:
»اللهم اخلف جعفر فی أهله و بارک بعبدالله فی صفقة یمینه (قالها ثلاث مرات) و انا ولیهم فی الدنیا و الاخرة«(6)؛ بارالها! به جعفر اولاد صالح کرامت عطا فرما و به کسب و کار او برکت بده (این را سه بار تکرار فرمود) و من در دنیا و آخرت از دوستان ایشانم.
عبدالله بن جعفر مردی با شهامت، با سخاوت و با گذشت بود. او را «قطب السخا«(7) می نامیدند. او به «دریای سخاوت» شهرت داشت.(8)
در «الاستیعاب» آمده است: در اسلام، از او بخشنده تر کسی نبوده است.(9)
کار خیر را به هیچ قیمتی از دست نمی داد و هیچ نیازمندی را محروم نمی کرد. گفته می شود: «و لو لم یکن فی کفه غیر روحه لجاد بها فلیتق (فیتق) الله سائله«(10)؛ اگر غیر از جان خویش، چیزی در کف نداشت، باز هم آن را از ترس پروردگار به نیازمند می داد.
معاویه در مورد عبدالله می گوید: هو اهل لکل شرف و الله ما سبقه احد الی شرف الا سبقه«(11)؛ هر شرافتی که وجود دارد او صاحب آن است. سوگند به خدا! هیچ کس در شرافت از او سبقت نگرفته است.«
1) ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبین، ص 9.
2) در برخی منابع آمده است: «خلق الناس من اشجار شتی و خلقت انا و جعفر من طینة واحدة» متقی هندی، کنز العمال، ج 11، ص 266؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج 15، ص 72؛ علوی، المجدی فی انساب الطالبین، ص 8.
3) محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح البخاری (استانبول: دار الطابعة العامرة، 1401 ق) ج 3، ص 168 و ج 4، ص 209 و ج 5، ص 85؛ ترمزی، السنن الترمزی، ج 5، ص 320؛ فضائل الصحابه (بیروت: دار الکتب العلمیة، بی تا) ص 19؛ احمد بن حنبل، مسند احمد (بیروت: دار صادر، بی تا) ج 5، ص 115، 108، 98 و 230.
4) سلیمان بن احمد طبری، المعجم الکبیر (قاهره: مکتبة ابن تیمیه، چ دوم، بی تا(، ج 2، ص 108؛ مقاتل الطالبین، ص 6؛ طبری، ذخائر العقبی، ص 214؛ هیثمی، مجمع الزواید، ج 9، ص272؛ طبرانی، المعجم الکبیر (بیروت: دار احیا التراث العربی، بی تا(ج 2، ص 108؛ ابن اثیر، اسدالغابه، ج 1، ص 287.
5) ابن اثیر، اسدالغابه (تهران: انتشارات اسماعلیان، بی تا) ج 1، ص 287؛ مقاتل الطالبین، ص 9.
6) احمد بن حنبل، مسند احمد، ج 1، ص 204؛ ابن حجر عسقلانی، الاصابة فی تمیز الصحابه (بیروت: دار الکتب العلمیة، 1417) ج 4، ص 37؛ احمد بن عبدالله طبری، ذخائر العقبی (بی جا، مکتبة القدسی، 1356 ق) ص 22.
7) شلبی، زینب ابنة الزهرا، ص 100.
8) باقر شریف قرشی، السیدة زینب، ص 48 به نقل از اسدالغابة، ج 3، ص 134.
9) همان، به نقل از الاستیعاب، ج 3، ص 188؛ طبری، ذخائر العقبی، ص 220.
10) بنت الشاطی، زینب بانوی قهرمان کربلا، 46-50 (با تلخیص(.
11) باقر شریف قرشی، السیدة زینب، ص 48.