هنگامی که خبر ولادت حضرت زینب (سلام الله علیها) را به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) دادند، آن حضرت به منزل حضرت زهرا (سلام الله علیها) رفت و نوزاد را در بغل گرفت و رخسارش را بر چهره ی نوزاد گذاشت، او را به سینه ی خود چسپاند و گریه کرد. اشک از چشمان آن حضرت بر رخسارش جاری گشت. حضرت زهرا (سلام الله علیها) وقتی حال پدر گرامی را مشاهده کرد، بی صبرانه و محزون پرسید:
»لما ذا بکائک لا ابکی الله عینیک یا ابتاه!«؛ بابا جان! چرا گریه می کنید؟ خداوند چشمانتان را در حال گریه به من نشان ندهد!.
رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود:
»یا بنتاه یا فاطمة! فاعلمی ان هذه البنت بعدک و بعدی ابتلیت علی البلایا و وردت علیها مصائب شتی و رزایا أدهمی«؛ دخترم فاطمه! آگاه باش، این دختر بعد از من و شما با مشکلات فراوان برخورد خواهد کرد و در مصائب و سختی ها گرفتار خواهد شد.
حضرت زهرا (سلام الله علیها) پرسید:
»بابا جان! در آن زمان کسانی که بر مصائب دخترم گریه کنند چه پاداشی خواهند داشت؟«
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود:
»یا بضعتی و قرة عینی من بکی او ابکی علیها و علی مصائبها یکون ثواب بکائها کثواب من بکی علی اخویها«(1)؛ پاره ی تنم، نور چشمم! هر کس بر او و مصائبش گریه کند یا بگریاند، ثوابش مانند ثواب گریه بر برادرانش (حسن و حسین) است.
شلبی پایان روایت را چنین نقل کرده است:
»من بکی علی مصاب هذه البنة کان کمن بکی علی اخویها الحسن و الحسین«(2)؛ هر کس بر مصائب این دختر گریه کند همچو گریه بر برادرانش حسن و حسین اجر دارد.
جناب سلمان برای تبریک تولد حضرت زینب (سلام الله علیها(، به خدمت حضرت علی (علیه السلام) رسید، ولی آن حضرت را در غم و اندوه مشاهده کرد. حضرت علی (علیه السلام) واقعه ی کربلا و مصائبی که بر حضرت زینب (سلام الله علیها) در این حادثه وارد خواهد شد را برای سلمان تعریف کرد و گریست.
نقل شده است روزی حضرت زینب (سلام الله علیها) از پدرش خواست چند آیه را تفسیر کند. حضرت علی (علیه السلام) به تفسیر آیات پرداخت.حضرت زینب (سلام الله علیها) احساس کرد پدرش ضمن تفسیر، به مصیبت هایی که بر او وارد می شود اشاره می کند. حضرت زینب (سلام الله علیها) به پدر فرمود: بابا جان! مادرم قبلا این سخن ها را به من فرموده بود تا مرا برای تحمل این مصیبت ها آماده کند.(3)
1) سپهر، نواسخ التاریخ، ج1، ص 46-47.
2) زینب ابنة الزهرا، ص 26.
3) بنت الشاطی، زینب بانوی قهرمان کربلا، ترجمه: حبیب چایچیان و مهدی آیة الله زاده نایینی (تهران: موسسه انتشارات امیر کبیر، 1382) ص 24-30 (با اندکی تلخیص(.