)638 – 560)
ابوعبدالله محمد بن على بن محمد حاتمى طائى اندلسى مکى شامى معروف به «ابن عربى» و مشهور به، از عرفا و زهاد قرن ششم هجرى و صاحب تألیف مشهور فتوحات مکیه والفصوص الحکم است. او از نویسندگان فعال و پرکار بود، که حدود اثر تألیف داشته است. ابن عربى از خاندان فضل بزرگى بوده و قبله ی قائلان به وحدت وجود محسوب مىگشته است.
شیخ علاء الدّین سمنانى از عرفا و متصوفه قرن هفتم هجرى در بسیارى از حواشى فتوحات وى، به عظمتِ شأن او اعتراف کرده و او را با این عبارات مورد خطاب قرار دادهاست. «ایُّها الصّدیق وایُّها المُقَّربَ، ایُّها الوَلىِِ وایُّها العارِفُ الحَقانىِِ«.(1)
او در علم تصوف و عرفان سرآمد علماى عصر خود بوده است و او را مىتوان بزرگترین و برجستهترین بنیانگذار فلسفه عرفانى در تاریخ اسلام دانست که تا قرنها بعد تمامى عارفان و اندیشمندان عارف مسلک تحت تأثیر اندیشههاى او بودهاند. حتى اندیشمندان غربى نیز از او بسیار الهام گرفتهاند. دانته، فیلسوف و متفکر فرانسوى در اثر خود کمدى الهى، به طور کامل تحت تأثیر اندیشههاى ابن عربى بوده و تألیف او تقلید و اقتباسى کامل از تألیف ابن عربى یعنى الفصوص الحکم است. در مورد وى علما و اهل علم مواضع مختلفى داشتهاند که مىتوان بدین گونه تقسیم کرد:
1- گروهى بویژه علماى دمشق مثل تفتازانى، سخاوى و… او را تکفیر کردهاند.
2- عده ای مثل فیروزآبادی، نابلسی، کورانی و… او را از بزرگان اولیاء، عرفاء، علما و مجتهدین دانسته اند.
3- کسانى چون جلال الدین سیوطى، حصکفى و… معتقد به ولایت او هستند ولى نگاه کردن به کتابهاى او را حرام مىدانند.(2)
4- کسانى چون قاضى نورالله شوشترى (از علماى معروف شیعه) وى را از جمله شیعیان على علیه السلام و مخلصان ائمه ی معصومین مىدانند.
شایان گفتن است، در میان کتب و تألیفات محیى الدین به رسالاتى بر مىخوریم که مىتواند تمایلات شیعى او را آشکار سازد. او در مورد حضرت مهدى (عج(، ائمه معصومین و… چند رساله دارد.
مرحوم استاد مطهرى او را چنین توصیف کردهاند:
»محىالدین بن عربى عرفان را بصورت یک مکتب درآورد و در مقابل فلاسفه عرضه داشته، و آنان را تحقیر کرد. بدون شک پدر عرفان نظرى در اسلام، محىالدین بن عربى، این اعجوبه ی روزگار است. او هم در عرفان عملى قدم راسخ داشته و هم در عرفان نظرى بىنظیر بوده است. محیى الدین غوغایى عرفانى در جهان اسلام – از اندلس گرفته تا مصر و شام و ایران و هند – بر انگیخت. صدرالدین قونوى، فخر الدینعراقى، ابن فارض مصرى، داود قیصرى، عبدالرزاق کاشانى، مولوى بلخى، محمود شبسترى، حافظ، جامى همه از شاگردان مکتب او هستند«.(3)
حضرت امام (قدس الله نفسه الزکیه) نیز در نامه ی سرنوشت ساز و تاریخى خویش به گورباچف و دعوت او به اسلام و مطالعه در علوم و فلسفه و عرفان اسلامى، مطالعه ی کتب محیى الدین ابن عربى و بویژه فتوحات مکیّه او را سفارش کردند. این امر براى کسانى که با حربه ی تکفیر در مقابل محیى الدین ابن عربى ظاهر شده بودند بسیار گران آمد.
مکان جامع و مدرسه محیى الدین بن عربى در صالحیه – محله ی محیى الدین کنونى –
و در دامنه ی کوه قاسیون قرار دارد. این محله داراى کوچههاى پر پیچ و خم و بازارى قدیمى است که حدود هشت قرن به همین نام مشهور بوده است.
جامع محیى الدین که بر مزار این عارف قرار دارد به دست سلطان سلیم عثمانى در 913 هجرى ساخته شده و کتیبهاى نیز بر بالاى در ورودى آن، تاریخ و بانى این بنا را نشان مىدهد. به نظر مىرسد بناى جامع پس از دوره ی عثمانى تعمیر و ترمیم شده و گنبد و نماى آن بسیار ساده و از سیمان و گچ است. در جنوب صحن و سمت چپ شبستان جامع پلکانى است که صحن را به زیر زمین متصل مىسازد و قبر محیى الدین نیز در این زیرزمین است. بر دیواره ی سمت راست پلکان ورودى کتیبهاى به خط زیبا از دوران عثمانى است که چند بیت شعر به زبان ترکى بر زمینه ی سبز نوشته شده است. در این زیر زمین که بهابعاد 3×6 متر است، قبر محیىالدین در وسط قرار گرفته و محفظهاى از شیشه به صورت ضریح مانندى قبر او را احاطه کرده است. بر روى سنگ قبر مذکور که مرمرین است شرحى از زندگى محىالدین حجارى شده است. در کنار مقبره ی وى سه قبر دیگر دیده مىشود. قبر اول از شیخ حسن جزایرى، قبر دوم از محمود خربوطلى (احتمالاً برادر امین خربوطلى مؤلف مشهور سوریه) و امام جماعت مسجد و قبر سوم نیز از داماد اسد پاشاىعثمانى است.
در بیرون جامع و سمت چپ یعنى کنار مناره، قبرستان کوچکى است که چند تن از والیان و امراى دوره ی عثمانى در آن مدفون هستند.
1) شیروانی، همان کتاب ج2، صص 456 ـ 453.
2) فهری زنجانی، مراقد اهل بیت ص 88.
3) تماشاگه راز، ص 30 به بعد.