یکى از مناطقى که قدمت و سابقه ی آن بر شهر دمشق نیز فزونى دارد «قاسیون» است، قبل از آنکه شهر دمشق ساخته شود، مردم بر دامنه ی کوه قاسیون که امروز به صالحیه معروف است زندگى مىکردند و سالها بر همین منوال مىگذشت تا اینکه به دنبال افزایش جمعیت خود، به بناى شهر دمشق پرداختند(1)؛ بنابراین آثارى که در دامنه ی این کوه قرار دارد گاهى از آثار داخل شهر دمشق قدمت بیشترى دارد. این کوه نزد مردم دمشق از تقدّس خاصى برخوردار است، زیرا شاهد حضور انبیاء الهى بوده و حتى بعضى از آنان را در دامن خود مدفون ساخته است.
روایاتى در فضل این کوه نقل شده است از جمله اینکه: ابوقتاده گوید: «منظور از تین در قرآن کریم [وَ اَلتِّینِ وَ اَلزَّیْتُونِ] کوه دمشق (قاسیون) است«.(2)
گویند در پایین این کوه، آدم ابوالبشر سکونت داشته، و در بالاى آن قابیل، برادرش هابیل را کشته در شرق آن (در منطقه برزه) حضرت ابراهیم علیه السلام به دنیا آمده، در سمت غرب آن حضرت مسیح و مادرش مریم پناه گرفتهاند و ام حنه، مادر مریم در دامنه ی آن ساکن بوده است.
از پیامبر صلى الله علیه و آله روایت شده که بر این کوه، حضرت ابراهیم علیه السلام، لوط علیه السلام، موسى علیه السلام، عیسى علیه السلام و ایوب نبى علیه السلام نماز گزاردهاند؛ لذا از دعا در کنار آن غافل نشوید.(3) همچنین آن
حضرت فرمودهاند: در دمشق کوهى است که در پایین آن ابى ابراهیم متولد شده است.(4)
گویند خداوند بر کوه قاسیون وحى کرد که سایه و برکت خود را بر بیت المقدس گسترده بدار. در این کوه چهل پیامبر یا – چهل تن از اولیاء خدا به غارى پناه برده و در آنجا وفات یافتهاند که امروزه به «الاربعین» معروف است.
کوه قاسیون از سمت مغرب به سلسله جبال لبنان و از شمال و شرق به سلسله جبال قلمون و منطقه حمص متصل است. شهر دمشق – از سمت شمال – در دامنه ی آن قرار گرفته و در حقیقت، این کوه در جنوب آن واقع شده است. اکنون قاسیون – به علت گسترششهر – جزو دمشق است و هیچ فاصلهاى بین شهر و کوه نیست. صالحیه یعنى محلهاى که در دامنه ی کوه قاسیون قرار گرفته بسیار بزرگ و شاید باندازه نیمى از دمشق قدیم است که اکثر خانههاى آن در دامنه کوه واقع شده و گاهى تا نزدیکى قله ی آن نیز مىرسد. اشتهار این منطقه به صالحیه، از قرن ششم هجرى و به خاطر سکونت «خاندان بنى قدامه» در آن بوده است.
1) ابن طولون، القلائد الجوهریه فی تاریخ الصالحیه، تحقیق محمد احمد همان ص 10 به بعد.
2) ابن حورانی، زیارات الشام ص 96؛ نصرالدین البحره همان کتاب ص 13.
3) محمد احمد دهمان، فی رحاب دمشق ص 9.
4) ابن حورانی، همان کتاب ص 96.