جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

خطبه ی زینب در کوفه (1)

زمان مطالعه: 2 دقیقه

بشیر بن خزیم اسدی گوید: در آن روز به زینب دختر علی علیه السلام نگریستم؛ زیرا هرگز زنی را سخنگوتر و زبان آورتر از او ندیدم، گویا به زبان پدرش امیر مؤمنان سخن می گفت: همانا او همراه با اشاره دست به مردم فرمود: ساکت شوید! ناگاه نفس ها در سینه ها حبس شد و زنگهای کاروان از حرکت ایستادند. سپس فرمود:

»سپاس خدای را و بر جدم محمد صلی الله علیه و آله و سلم و خاندان پاک و برگزیده او درود می فرستم«.

ای مردم کوفه! ای اهل فریب و خدعه! آیا بر ما می گریید؟! هنوز چشمهای ما گریان است و ناله های ما خاموش نگردیده است. مثل شما مثل زنی است که رشته های خود را می بافت و سپس آن را می گشود، شما هم به پیامبر ایمان آوردید ریسمان ایمان خویش را محکم بافتید، اما با این گناه عظیم دوباره آن را گشودید.

آگاه باشید! در شما جز چاپلوسی وشر و فساد و نخوت و عجب و بغض و تملق از کنیززادگان و یا دشمنان غمازی کردن نیست. شما مانند گیاهی هستید که بر منجلاب بروید، (نه قابل خوردنید و نه موجب نفع) و یا

مانند نقره ای هستید که در دل خاک دفن گردیده باشد، آه که شما چه بد ذخیره ای برای آخرت خویش فرستاده اید، شما مستوجب غضب و خشم خدا هستید و در عذاب، جاوید خواهید ماند.

آیا گریه می کنید و صدا به ناله بلند نموده اید؟! آری، به خدا که باید بسیار بگریید و کم بخندید، هر آینه ننگ و عار این جنایت دامن شما را گرفته و با هیچ آبی نمی توانید این لکه را بشویید؛ چگونه شسته می شود خون پسر خاتم پیامبران و معدن رسالت و سید جوانان اهل بهشت؟ شما کسی را کشتید که پناهگاه نیکانتان، و دادرس پیش آمدهای ناگوار شما، و جایگاه نور حجت شما و بزرگ سنت شما بوده است.

بدانید که گناه زشتی را مرتکب شدید و از رحمت خدا دور باشید و نابود گردید. کوشش های شما بی نتیجه و دستهایتان بریده باد، در این کار سخت زیان کردید و خشک خدا را بر خود نازل نمودید، و داغ ذلت و مسکنت بر شما نقش بست.

وای بر شما ای مردم کوفه! آیا می دانید چه دلی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم خراشیدید و چه جگری از او شکافتید؟! و کدام پرده نشینان عصمت را از پرده بیرون افکندید؟! آیا می دانید چه خونی از پیامبر بر زمین ریختید؟! و چه حرمتی را از او هتک نمودید؟! شما گناه بسیار بزرگ و سخت و زشت و ناروا و خشونت آمیز و شرم آوری انجام دادید! گناهی که زمین را پر کرده و آسمان را فرا گرفته است!

آیا تعجب می کنید اگر آسمان خون ببارد؟! هر آینه عذاب خداوند در آخرت ذلت آور و سخت تر است در حالی که شما در آن روز یاری

نمی شوید و از مهلتی که به شما داده شده خوشحال نباشید، زیرا خدا در مجازات عجله نمی کند و از این که وقت وقت مکافات سپری گردد، بیم ندارد، و بدانید که پروردگارتان در کمینگاه است«.

راوی گوید: به خدا سوگند، مردم را در آن روز دیدم که حیران و سرگردان می گریستند، و دستهایشان را بر دهانهای خود می گذاشتند و انگشت میگزیدند!

پیرمردی را که کنارم ایستاده بود، دیدم که آن قدر گریه کرد تا محاسنش تر شده، و در آن حال می گفت: پدر و مادرم فدای شما، پیران شما بهترین پیران، و جوانان شما بهترین جوانان، و زنانتان بهترین زنان، و دودمان شما بهترین دودمان است که نه خوار می گردد و نه شکست پذیر است.(1)


1) لهوف، ص 192.