جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

زینب و روز تاسوعا

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

روز نهم محرم، حسین علیه السلام و یارانش در کربلا محاصره شدند. سپاهیان ابن سعد بن طرف خیمه گاه حضرت ـ به اصرار شمر و فرمان عمر ـ هجوم آوردند؛ امام حسین علیه السلام جلوی خیمه شمشیر را در بغل گرفته و سر بر زانوی غم نهاده و به خواب رفته بود که زینب علیهاالسلام صدا زد: برادر صدای

نیروها را نمی شنوی که نزدیک خیام رسیده اند؟

امام علیه السلام بیدار شد و با یک دنیا وقار و طمأنینه فرمود: «الآن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم را در خواب دیدم و به من فرمود به زودی نزد ما خواهی آمد«.

زنیب علیهاالسلام به صورت زد و گفت: واویلاه. امام علیه السلام فرمود: خواهرم! آرام باش که «ویل» از آن تو نیست، خداوند تو را رحمت کند.(1)


1) نفس المهموم، محدث قمی، ص 99، نفس مطمئنه، ص 176.