جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

ورود به کربلا (1)

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

پس از برپا شدن خیمه ها و سکونت در کربلا در روز دوم محرم، حضرت زینب علیهاالسلام هراسان به حضور برادر شرفیاب شد و عرض کرد: «این بیابان را خوفناک می بینم، چرا که خوف و ترس عظیمی از آن به من روی آورده است«.

امام علیه السلام فرمود: «هنگام رفتن به جنگ صفین، از این جا گذر می کردم که پدرم گریست و فرمود: «در عالم خواب دیدم که این بیابان دریایی از خون است و حسین علیه السلام در آن غرق شده، و هر چه یار و یاور می طلبد، کسی او را یاری نمی کند«. آنگاه پدرم به من فرمود: ای ابا عبدالله! اگر چنین حادثه ای برای تو رخ دهد، چه می کنی؟ گفتم: صبر می کنم«.

زینب علیهاالسلام با شنیدن این سخن آن چنان سوخت که گریه سر داد. (1)


1) ریاحین الشریعه، ج 3، ص 78.