هر چه ارزشمند باشد، در حفظ و نگهداریش بیشتر دقت مىشود، چرا که از دست دادن اشیاى کم بها، غصهآور نیست، ولى گم کردن یک گوهر قیمتى، تأسف انگیز و غمآور است.
در آیین اسلام و مکتب ارزشى دین، عفاف و پاکدامنى زن، همچون -گوهر-، نفیس و ارزشمند به حساب آمده است. این هم که مىگویند: -ارزندهترین زینت زن حفظ حجاب است- الهام گرفته از همین دیدگاه مکتبى است.
از نظر مکتب، زنى قیمتىتر است که عفیفتر، پاکتر و با تقواتر باشد.
-زینب و زهرا- علیهما السلام، در اسلام ما، الگوى عفاف و حجابند و افتخارشان به این بوده که پاسدار این گوهر
ارزشمند باشند.
جز سفر اسارت، که دشمن دین به حریم رسالت و عترت پیامبرخدا صلی الله علیه و آله و سلم بىحرمتى کرد و اسیران را با پوششى نامناسب شهر به شهر گرداند و آن چهرههاى معصوم را در برابر دیدگان ناپاک کوفیان قرار داد، حضرت زینب، الگوى عفاف، پاکى، وقار، حجاب و متانت بود. وقتى از جایى به جایى مىرفت، جوانان غیرتمند هاشمى، همراهىاش مىکردند، یا پس از تاریک شدن هوا، از این خانه به آن خانه مىرفت، تا مبادا در روشنایى روز، چشمى به ناموس عترت بیفتد.
پس از شهادت اباعبدالله علیه السلام و غارت خیمهها از سوى کوفیان، وقتى گذار عمرسعد نزد زنان و دختران امام افتاد، زنان بر سر او فریاد زدند و گریستند واز او خواستند که آنچه را از آنان غارت شده است، به آنان بازگردانند، تا به وسیله آنها خود را بپوشانند. این نشان مىدهد که(1)
حفظ حجاب بانوان تا چه حد در نظر آن اسوه عفاف، مهم بوده است.
در کوفه پس از سخنرانى حضرت زینب و امکلثوم که اوضاع شهر بحرانى شد و بیم خطر و شورش مىرفت، ابن زیاد فرمان داد که اسراى اهلبیت را در یکى از خانههاى همسایه مسجد حبس کنند و برایشان مأمور بگمارند.
زینب کبرى سلام الله علیها فرمود: کسى حق ندارد وارد این خانه شود، مگر کنیز یا امولد، که این هم براى حفظ حریم عفت و حرمت اهلبیت امامحسین علیه السلاماز چشمهاى نامحرم بود، هم براى آنکه کنیزان رنجدیده با درد اسیران آشنایند و بهتر همدردى مىکنند، آنان هم مثل اینان اسیرند. (2)
حضرت زینب، در دوران اسارت باز هم مىکوشید به هر وسیلهاى، حریم حجاب حفظ شود و از جمله سخنان اعتراض آمیز او به -یزید- این بود:
آیا عادلانه است اى پسر آزاد شدگان فتح مکه، که خانواده تو در پشت پرده و در حجاب، پوشیده از نظرها باشد و دختران پیامبر را اینگونه سربرهنه به کوچهها
و شهرها کشاندهاى و حجاب آنان را هتک کرده و چهرههایشان را در معرض تماشاى این وآن قرار دادهاى؟
(3)
از زنان ما، که به اهل بیت عصمت عشق مىورزند، در شادیهاى آنان شادى مىکنند و در مصیبتهاى آنان اشک مىریزند و به شفاعت فاطمه زهرا و زینبکبرى علیهما السلامامید بستهاند، انتظار مىرود که در اقتدا به این دو سرمشق پاکى و نجابت و حیا، در حفظ گوهر حجاب خویش، بیشتر بکوشند و خود را در عمل و رفتار -شیعه زهرا و زینب- نشان دهند، نه در ادعا و شعار!
شایسته است که دختران خردسال خویش را با -فرهنگ حجاب- بار آورند و نگویند که هنوز بچهاندو بگذار آزاد باشند!…
بذر دیندارى و حیا و عفاف را باید از همان خردسالى در مزرعه دل کودکان پاشید، تا وقتى بزرگ شدند،
نگهبان این گوهر باشند. هنوز هم زنان و دختران ما به درسهاى حجاب و عفت، از زبان دختر على علیه السلام محتاجاند.
امت زینب دوست، باید -پیام زینب- را بشنود و به کار گیرد.
پیامهاى زینب اینهاست:
– صبر و مقاومت در برابر سختیها
– گذشتن از هر چیز در راه خدا و هدف
– الگوى تربیتى مکتب بودن
– تعهد و مبارزه اجتماعى و حضور در صحنه
– حمایت از رهبرى
– شجاعت و رشادت در راه حق و دین
– پاسدارى از گوهر حجاب و عفاف
– حمایت از ارزشها و افشاى فریبکاران
آرى!… زینب است و یک آغوش معطر، عفاف و حیا، که میراث معنوى آن بانوى نجیب است.
زینب است و یک وسعت تاریخ، حریت و شجاعت و مردانگى.
زینب است و یک دهان فریاد و یک حنجره خروش بر ضد ستم و افشاگرى علیه سلطه فریب و فتنه و غوغا.
سرنى در نینوا مىماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا مىماند اگر زینب نبود
چهره سرخ حقیقت بعدازآن طوفان رنگ
پشتابرى از ریا مىماند اگرزینب نبود(4)
او بود که موج خونهاى کربلا را فراتر از آن دشت سرخ تا ساحل بیدارى ملتها رساند و با اسارت آزادى بخش خویش، سند جنایت آل امیه را به همگان نشان داد و -کتاب شهادت- را تفسیر کرد.
نامش همواره درسآموز است و یادش پیوسته الهام بخش عزت و شرف و پاکى.
1) ارشاد، شیخ مفید، ج 2، ص 113.
2) حیاة الامام الحسین، ج 3، ص 355.
3) امن العدل یابن الطلقاء تخدیرک حرائرک واماءک، وسوقک بنات رسولالله سبایا، قد هتکت ستورهن و ابدیت وجوههن، تحدوبین الأعداء من بلد الى بلد…- (مقتل الحسین، مقرم، ص462(.
4) از: قادر طهماسبى)فرید(.