جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

بخشی از آیات (2)

زمان مطالعه: 6 دقیقه

در این بخش به فرازهایی می پردازیم که در آنها بخشی از یک آیه، عینا اقتباس شده است. در این خطبه می توان پنج جمله ی قرآنی را شناسایی کرد.

1. صدق الله

جمله ی «صدق الله» نیز، برگرفته از نصوص قرآنی است:

»قل صدق الله فاتبعوا ملة ابراهیم حنیفا و ما کان من المشرکین«؛(1)

»ولما رأ المؤمنون الاحزاب قالوا هذا ما وعدنا الله و رسوله و صدق الله و رسوله و ما زادهم إلا ایمانا و تسلیما«(2)

اگرچه جمله ی «صدق الله» عبارتی معروف است که معمولا پیش یا پس از یک آیه خوانده می شود، اما با توجه به شرایط خاص محیط ایراد خطبه و محیط روانی نزول این آیه، شباهت و مناسبت نزدیکی میان آنها دیده می شود.

در سوره ی احزاب پس از تشریح وضعیت های متفاوت منافقان، مشرکان، افراد سست ایمان و نقش شخص پیامبر در مواجهه با حادثه ی جنگ احزاب، به تشریح وضع روحی مسلمانان مخلصی می پردازد که به عکس منافقان از دیدن جمعیت انبوه کافرانی که به مقابله با اسلام برخاسته بودند، نه تنها از مسیر حق خارج نشدند، بلکه گفتند: تازه امروز ما وعده ی الهی را به چشم دیدیم و امروز محکم تر از همیشه می گوییم که خدا و رسولش راست گفته اند: «…وصدق الله و رسوله«. بنابراین حوادث ناگوار این چنینی، بیشتر بر ایمانشان می افزاید. امروز زینب علیهاالسلام نیز در چنان شرایطی قرار گرفته است؛ لشکریان دشمن، تمام مردان خاندانش را به خاک و خون کشیده اند و چون حیوانات درنده آنان را در میان گرفته اند؛ اما حضرت زینب علیهاالسلام با دیدن صحنه ی تجمع مردم غفلت زده و نادان شام، هلهله ی زنان و شادی مردان،

شنیدن اشعار کفرآلود یزید و خلاصه مشاهده ی همه ی مظاهر پیروزی ظاهری یزید، به یاد کلام الهی و وعده ای که داده است می افتد و با بانگ بلند به تصدیق گفته ی خدا بر می خیزد، آنجا که وعده داده بود: کسانی که به زشت ترین اعمال دست می زنند عاقبت آنها تکذیب آیات الهی است.

2. وفعلت فعلتک التی فعلت

این فراز در بخشی از خطبه قرار گرفته که نقش رابط میان دو محتوای مختلف است. پیش از این فاز، نفرینهای زینب علیهاالسلام قرار گرفته و پس از آن، تهدیدهایش به یزد و ترساندنیش ازعاقبت شومی که در انتظار اوست. حال زینب علیهاالسلام در مقام تهدید و ارعاب، به ترسیم عظمت گناهی که او مرتکب شده می پردازد و برای این منظور با این آیه شروع می کند: «و فعلت فعلتک التی فعلت و انت من الکافرین«(3)

این آیه به لحاظ ساختی، معنای انجام شدن کاری بزرگ و بسیار ناشایست را می رساند. این جمله ای است که فرعون در مقابل دعوت موسی به کار بد. منظور او از این کار ناشایست، کشتن یک نفر از فرعونیان بود که فرعون می خواست آن را عملی بسیار بزرگ و گناهی نابخشودنی جلوه دهد.

زینب علیهاالسلام نیز از این ساخت برای شروع تهدیداتش استفاده می کند؛ زیرا یزید مرتکب قتلی بزرگ و جنایتی هولناک شده بود که گویا

زینب علیهاالسلام برای بیان عظمت آن، چاره را در ابتدا کردن به آیات قرآنی دیده است تا پس از آن به مدد بیان بلیغ خویش، رسوایی یزید را به تصویر بکشد.

3. بئس للظالمین بدلا

زینب علیهاالسلام می گوید: به زودی کسی که تو را به مقام ریاست بر مسلمانان رساند، خواهد دانست چه بد جایگزینی را انتخاب کرده است: «بئس للظالمین بدلا«.(4)

موضوع سخن در این آیه شیطان و یارانش است. خداوند در این آیه می فرماید: کسانی که به جای خداوند، ابلیس را به عنوان پیشوای خود برگزیدند، بدانند که بد جایگزینی انتخاب کرده اند. در سخن زینب علیهاالسلام، به ازای این افراد معاویه قرار گرفته است و یزد، نقش شیطان را دارد؛ زیرا معاویه طبق پیمانی که با امام حسن بسته بود، متعهد بود که جانشینی برای خود تعیین نکند؛ اما او این پیمان خود را زیر پا گذاشت و یزید را خلیفه ی مسلمین معرفی کرد. حضرت زینب علیهاالسلام می فرماید: به زودی خواهد دانست که چه بد جایگزینی را انتخاب کرده است.

پیشتر از زینب علیهاالسلام، مادرش زهرا نیز این آیه را در همین مقام به کار برده بود. روزی که مسلمانان عهد محکم علی علیه السلام را به دست فراموشی سپرده، با دیگری بیعت کردند و دختر پیامبر را در بستر بیماری افکندند، زنان مدینه به عیادتش رفتند تا از حالش جویا شوند.

چه شباهت آشکاری است میان لحن زهرا و زینب علیهاالسلام، آجا که از دست مردان بی اراده و سست بنیاد و عهدهای فراموش شده، زبان به گلایه گشوده و عقده ی دل را بر محمل کلمات، مسافر ابدی تاریخ می کنند تا مردم تا همیشه ی تاریخ بدانند بر این خاندان چه گذشت.

کلام زهرا به اینجا رسید که فرمود:

ألا هلم فاستمع و ما عشت أراک الدهر عجبا «و إن تعجب فعجب قولهم» لیت شعری إلی أی سناد استندو و علی أی عماد اعتمدوا و بأیة عروة تمسکوا و علی أیة ذریة أقدموا واحتنکوا؟! «لبئس المولی و لبئس العشیر» و «بئس للظالمین بدلا«…؛ اکنون بیایید و بشنوید: شگفتا روزگار چه شگفتی ها در پس پرده دارد و چه بازیچه ها یکی از پس دیگری بیرون می آورد. اگر تعجب نمایی، پس گفته های آنها تعجب آور است. راستی مردان شما چرا چنین کردند؟ و به کدامین ریسمان چنگ زدند؟ و بر کدام فرزند و خاندانی پیشی گرفتند و غلبه نمودند؟ شگفتا چه دوستان دروغین و سرپرستان نااهلی را انتخاب کردند و چه زشت است سرانجام ستمکاران که جایگزین بدی را انتخاب کردند…(5)

از شباهت های ظاهری کلام این مادر و دختر که بگذریم، یکی از

ویژگی هایی که در کلام هر دو دیده می شود، جریان سیال آیات قرآن در کلامشان است. تنها در همین خطبه ای که از حضرت زهرا نقل شده به رغم کوتاهی آن، هشت آیه از قرآن به طور صریح و کامل اقتباس شده است. بگذریم از تشابهاتی که در کلمات، جملات و عبارات آن با آیات قرآنی وجود دارد.

4. أیکم شر مکانا و أضعف جندا

نکته ی جالبی در این فراز از خطبه نهفته است. جمله ی «أیکم شر مکانا و أضعف جندا» در انتهای فرازی قرار گرفته که آغاز آن چنین است: «و سیعلم…» حال به آیه ای که این جمله از آن اقتباس شده، دقت کنید:

»فسیعلمون من هو شر مکانا و أضعف جندا«(6)

جالب است که همه ی آنچه میان دو جمله ی «و سیعلم… و أیکم شر مکانا و اضعف جندا» آمده، به منزله ی جمله ی معترضه ای در میان این جمله ی قرآنی است. این نوع استفاده از آیات قرآن، یاآور تفسیرهای مزجی رایج در صدر اسلام مانند تفسیرهای ابن عباس و ابن مسعود است.(7)

این آیه درباره ی مشرکانی نازل شده که در مقابل منطق خدشه ناپذیر قرآن، متوسل به ثروت و دارایی شان می شدند و به مسلمانان فخر می فروختند که اکنون ما غرق در مال و نعمتیم، و همین نشانه ی برتری ما

بر شماست شبیه هین فخر فروشی ها که امروز یزید در مقابل خاندان قرآن می کند. خداوند وعده را به قیامت موکول کرده و می گوید آنجاست که معلوم می شود چه کسی لشکری قوی تر و جایگاهی برتر دارد!

5. حسبنا الله و نعم الوکیل

بنا بر نسخه ی بگزیده، خطبه با جمله ی «إنه رحیم ودود» به پایان می رسد؛ اما در نسخه ی دیگری که از این خطبه وجود دارد، پس از جمله ی فوق عبارت «حسبنا الله و نعم الوکیل» آمده است که عینا از انتهای آیه ی 173 سوره ی آل عمران اقتباس شده است. پیشتر نیز دیدیم که متن کامل آیه ی 169 و بخش ابتدایی آیه ی 170 این سوره در خطبه انعکاس یافته است. در بخش «انعکاس مفاهیم قرآنی» نیز در بررسی فراز «و تقربت بدمه الا الکفرت من اسلافک» خواهیم دید که چگونه محتوای آیات 176 تا 171 این سوره، در سازگاری کامل با حال و هوای خطبه است؛ یعنی اگر خطبه را از ابتدا تا انتها بخوانیم، طبق یک نظم منطقی مفاهیم آیات 166 تا 173 سوره ی آل عمران را در مصادیقی جدید مرور خواهیم کرد. این مصادیق در آیات 166 تا 171، حضرت امام حسین و یاران باوفایشان هستند؛ اما در دو آیه ی انتهایی این مجموعه که با جمله ی «حسبنا الله و نعم الوکیل» به پایان می رسد، شخص خطیب یعنی حضرت زینب علیهاالسلام و در درجه ی بعد، بازماندگان حادثه ی عاشورا، بهترین مصادیق آیه هستند. یک بار مرور این دو آیه، برای درک این مطلب کافی است:

الذین استجابوا لله و الرسول من بعد ما اصابهم القرح

للذین احسنوا منهم وأتقوا اجر عظیم – الذین قال لهم الناس ان الناس قد جمعوا لکم فاخشوهم فزادهم ایمانا و قالوا حسبنا الله و نعم الوکیل؛ (8) کسانی که [در نبرد احد] پس از آنکه زخم برداشته بودند، دعوت خدا و پیامبر [او] را اجابت کردند، برای کسانی از آنان که نیکی و پرهیزگاری کردند، پاداشی بزرگ است. همان کسانی که [برخی از] مردم به ایشان گفتند: «مردمان برای [نابودی] شما گرد آمده اند؛ پس، از آن بترسید«. و[لی این سخن] بر ایمانشان افزود و گفتند: خدا ما را بس است و نیکو حمایتگری است.

زینبی که پس از دیدن این همه مصیبت جان فرسا، هنوز دیده ای زیبا بین دارد و این همه سختی، جز بر ایمانش نیفزوده است نیز، کلام خود را با همان سخن به پایان می رساند: «حسبنا الله و نعم الوکیل«.


1) آل عمران (3) / 95؛ «بگو خدا راست گفت. باید پیروی از آیین ابراهیم کنید که دینی پاک و بی آلایش است؛ و ابراهیم از آنان نیست که به خدا شرک آوردند«.

2) احزاب (33) / 22؛ «و مؤمنان چون لشکر و نیروهای کفار را به چشم خود دیدند گفتند: این همان جنگی است که خدا و رسول او از پیش به ما وعده دادند و خدا و رسول او راست گفتند و آنان را جز ایمان و اطاعت نیفزود«.

3) شعراء (26) / 19؛ «و سرانجام آن کاری را که نباید می کردی کردی«.

4) کهف (18) / 50؛ «چه جایگزین بدی است برای ستمکاران«.

5) طبرسی، الاحتجاج، ج 1، ص 109؛مجلسی، بحارالانوار، ج 43، ص 162؛ دشتی، نهج الحیاة، ص 122.

6) مریم (19) / 75؛ «در آن روز خواهند دانست که کدام یک روزگارش بدتر و سپاهش ضعیف ت است«.

7) ن.ک: معرفت، التمهید، ج 1، ص 319.

8) آل عمران (3) / 172- 173؛ «آنان که دعوت خدا و رسول را اجابت کردند، پس از آنکه به آنها رنج و الم رسید، از آنها هر که نیکوکار و پرهیزکار شد اجر عظیم خواهد یافت. آن مؤمنانی که چون مردمی به آنها گفتند لشکر بسیاری بر ضد شما متفق شده اند؛ از آنان در اندیشه و بر حذر باشید، بر ایمانشان بیفزود و گفتند در مقابل همه ی دشمنان تنها خدا ما را کفایت است و نیکو یاوری خواهد بود«.