جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

یک کاروان دل

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

به کربلای تو یک کاروان دل آوردم

امانتی که تو دادی به منزل آوردم

هزار بار به دریای غم فرو رفتم

که چند در یتیمیت به ساحل آوردم

کبوتران حرم را ز چنگ صیادان

نجات داده و چون مرغ بسمل آوردم

به جز رقیه که از پا فتاد پیش سرت

تمام اهل حرم را به منزل آوردم

شبی به محفل تاریک ما سرت شد شمع

حدیث‌ها من از آن شمع محفل آوردم

گزارش سفرم از دل شکسته بپرس

کز این سفر خبر فتح کامل آوردم

اگر به سلسله بستند بازوی ما را

حیات خصم تو را در سلاسل آوردم

سیدرضا مؤید

***