ظاهرا امام حسین علیهالسلام در روز عاشورا چند وداع داشته است. در وداع اول، امام همه بانوان و کودکان را جمع کرد و آنها را به صبر و استقامت امر نمود، سپس به زینب سلاماللهعلیها فرمود:
«یا اُخْتاهُ اِیتینی بِثَوْبٍ عَتیقٍ لا یَرْغَبُ اَحَدٌ فیهِ مِنَ القَوْمِ اَجْعَلْهُ تَحْتَ ثِیابی لِئَلاَّ اُجَرَّدَ مِنْهُ بَعْدَ قَتلی؛ (1)
خواهرم! جامه کهنه و بیارزشی به من بده که در زیر لباسهای خود بپوشم، تا آن را از تنم بیرون نیاورند و برهنه نسازند.»
با شنیدن این سخن امام، همه زنان گریستند، به صورتهای خود سیلی زدند و گریبان چاک مینمودند، زینب سلاماللهعلیها نیز پیوسته فریاد میزد:
«وامحمداه واعلیاه وَا أُمَّاهْ وَا أَخَاهُ وَا حَسناهُ وَا حُسَیْنَاهْ!»
«ثُمَّ دَعَا بِأُخْتِهِ زَیْنَبَ وَ صَبَّرَهَا وَ … یَدُهُ عَلَیَّ صَدْرِهَا وَ سکنها مِنَ الْجَزَعِ وَ ذکر لَهَا مَا أَعَدَّ اللَّهُ مِنَ الثَّوَابِ لِلصّابِرِینَ وَ مَا وَعَدَ اللَّهُ مِنْ الکرامات لِلْمُقَرَّبِینَ فَرَضِیَتْ وَ أَظْهَرْتَ الْفَرَحِ وَ السُّرُورَ فِی وَجْهِهِ؛ (2)
آنگاه امام خواهر خود زینب سلاماللهعلیها را به صبر دعوت کرد، امام دست مبارک خود را بر سینه او نهاد و را آرام نمود و برای خواهر از وعدههای خداوند به صابرین گفت، در این حال رضا و خشنودی و سرور در صورت زینب ظاهر گردید.»
1) ریاحین الشریعه، ذبیحالله محلاتی، ج 3، ص 92.
2) موسوعة الامام الحسین علیهالسلام، ج 4، ص 481.