جستجو
این کادر جستجو را ببندید.

کنار بدن مطهر برادر

زمان مطالعه: < 1 دقیقه

زمانی که زینب سلام‌الله‌علیها کنار بدن مطهر برادر آمد، توقف کرد و با خلوصى خاص متوجه خدا گردید و عرض کرد:

«اَللّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنّا قَلِیلَ الْقُربانِ؛

خدایا این اندک قربانى را از ما قبول فرما.»

زینب سلام‌الله‌علیها چنان با گفتار جانسوز، کنار آن پیکرهاى پاره پاره سخن گفت، که:

«فَاَبْکَتْ وَ اللهِ کُلُّ عَدُوٍّ وَ صَدیقٍ؛

سوگند به خدا هر دوست و دشمن به گریه افتادند.»

طوری که راوی می گوید:

«حَتّى رَأَیْنا دُمُوعَ الخَیْلِ تَتَقاطَرُ عَلى حَوافِرِها؛ (1)

حتی دیدم، قطرات اشک اسب‌ها نیز بر روى سم‏هایشان مى‏ریخت.» (2)


1) تسلیة المجالس و زینة المجالس، حسینی، ج ‏2، ص 333.

2) سوگنامه آل محمد صلی‌الله‌علیه‌وآله، اشتهاردی، ص 395.