علت تشبیه آن مکرمه به کعبه برای این است که مسلمین از اطراف و اکناف به زیارت او حاضر شده و در حالیکه آن حضرت از اطراف و جوانب مورد توجه مصائب و بلایا بوده، از کربلا تا ورود به مدینه بلکه از ابتدای خلقت که پا بر عرصه ی این عالم گذاشته تا روزی که از این دنیا رحلت نموده، گرفتار مصائب و شداید بوده است و لذا ملقب به «مظلومه» نیز شده است.
مقام ابتلا به بلاها، مقام خاصان درگاه الهی است. هر چقدر بلیات و صدمات بیشتر باشد، تقرب زیادتر است. آیت الله جزایری می فرماید: چون در احوالات زینب (سلام الله علیها) تأمل نموده که چه
مصائب و صدماتی بر او وارد شده که کوه های بزرگ تحمل یکی از مصائب او را نمی توانند نمود، چه رسد به یک زن ضعیف، دو مطلب بر ما روشن می شود:
اول کمال ثبات و استحکام مقام توحیدی و تقرب او به درگاه احدیت به دلیل ورود آن همه بلیات بر او.
دوم، رفعت درجه و عظمت رتبه و عدم قدرت بر درک مقامات و درجات آن مظلومه که نتیجه ی تحملش بر مصائب وارده بر او بوده. چه مصائبی که از مصائب انبیاء زیادتر و سخت تر بوده، با اینکه عادتا زن ها هر قدر قوی القلب باشند، طاقت اندکی از بسیار و حتی یکی از هزار این بلاها را ندارند. پس از روی همین قاعده و ملاک آن مکرمه را اگر بالاتر از بعضی انبیاء بدانیم، غلو نکرده ایم و در جایی که روایت است علمای این امت مساوی یا افضلند بر انبیای بنی اسرائیل، جای شبهه نیست که این مکرمه بر آنها افضلیت داشته باشد.(1)
و اگر بلیات این مکرمه را با بلیات انبیای گذشته مقایسه کنیم، باید بگوییم همانا مقام آزمایش انبیاء که فرا می رسید هر تن به یک بلیت- خواه شدید خواه اشد- دچار می شدند، ولی مصیبت هیچ یک چون مصیبت حضرت زینب (سلام الله علیها) نبوده است.(2)
اگر آدم و حوا به مفارقت بهشت و مصیبت هابیل مبتلا شدند، این مظلومه به فراق حرم جد و برادر و مادر که بهترین روضات بهشت بوده و به فراق برادر مبتلا شد، اگر نوح (علیه السلام) به زحمت قوم خود مبتلا شد و به برکت خمسه ی طیبه نجات یافت، این مخدره به اهل کوفه و شام که بدتر از قوم نوح بوده مبتلا شد و غرق دریای بلیات گردید.
اگر ابراهیم (علیه السلام) به آتش نمرودیان مبتلا شد و مأمور به قربانی فرزند گردید، این مظلومه به آتش بدتر از نمرودیان در روز عاشورا، بعد از آتش زدن خیمه ها مبتلا شد، آتش بر ابراهیم گلستان شد، ولی او در آن حال در فکر بیمار و اطفال نبود.
یعقوب (علیه السلام) به هجران یوسف (علیه السلام) مبتلا شد و در مرافقت او چنان گریست که دیده هایش نابینا شد، ولی در آخر به وصال یوسف رسید، در حالی که زینب (سلام الله علیها) به مفارقت دو فرزند چون یوسف و شش برادر و چندین تن از جوانان بنی هاشمی که برای آنها مثل و مانندی نبوده، مبتلا شد و همه را با چشم خود کشته دید و صبر نمود.
اگر زکریا (علیه السلام) را منشار (میخ) بر فرقش نهادند، این مظلومه را آنقدر تازیانه و کعب نی بر سرو کتفش زدند تا ورم نمود. بنابراین هر یک از مصیباتش سخت تر از قتل بوده است.(3)
بعد از ائمه و پدر و جد و مادرت
در مرد و زن نظیر تو دور زمان نداشت
یک نیمروز این همه داغ ای امام صبر!
پیغمبری به سختی تو امتحان نداشت
1) خصایص الزینبیه، صص 113 و 114.
2) تاج لنگرودی، سیمای حضرت زینب، ص 106.
3) خصایص الزینبیه، ص 138.