معجزات و کرامتهای پیامبران و امامان علیهمالسلام و اولیای خدا را میتوان بر اساس یکی از سه عامل دانست:
1- در پرتو دعا، چرا که دعای بندگان خالص به مستجاب میشود، به طور مثال شفای بیماری لاعلاج بر اثر دعا.
2- بندگان ممتاز مانند پیامبران و امامان علیهمالسلام بر اثر رسیدن به درجات عالی اطاعت و بندگی و کمالات، به اذن خاص یا عام خدا، دارای ولایت تکوینی شدهاند و در پرتو چنین اذنی میتوانند کارهای خارق العاده انجام دهند.
3- آنان در پرتو کمالات، به مرحلهای از علم و یقین میرسند که از پشت پردهها خبر میدهند، اگرچه علم غیب مختص خداست، ولی گاهی به بندگان عظامش، بهرهای از علم غیب میدهد، چنان چه قرآن میفرماید:
«عالِمُ الْغَیْبِ فَلا یُظْهِرُ عَلى غَیْبِهِ أَحَداً إِلَّا مَنِ ارْتَضى مِنْ رَسُولٍ…؛ (1)
خداوند بر غیب آگاهی دارد و هیچ کسی را بر اسرار غیبش آگاه نمیسازد، مگر رسولانی که آنان را برگزیده و پسندیده است.»
در روایت آمده:
روزی حضرت علی علیهالسلام از حوادث آینده خبر میداد، یکی از یارانش پرسید: آیا تو دارای علم غیب هستی؟ آن حضرت در پاسخ فرمود:
«لَیْسَ هُوَ بِعِلْمِ غَیْبٍ وَ إِنَّمَا هُوَ تَعَلُّمٌ مِنْ ذِی عِلْمٍ؛ (2)
این علم غیب نیست، بلکه علمی است که از صاحب علم (خدا و رسول) آموختهام.»
البته باید توجه داشت که معجزه پیامبران و امامان علیهمالسلام و کرامت اولیای خدا، برای صدق ادعای آنان و کذب مدّعیان دروغین و برای اهداف مقدس معنوی است و چنان نیست که هرچه دیگران از آنها بخواهند، آنها بروز دهند، بلکه بر اساس موازین و شرایط و در راستای آگاهی بخشی و نور افشانی است.
و نیز توجه به این مطلب در این راستا، مهم است که در بررسی سیره درخشان امامان معصوم علیهمالسلام کرامتهای بسیاری از آنها در عرصههای مختلف بروز نموده، که علمای ما از قدیم کتابهای مستقلی در گردآوری آن کرامتها تألیف کردهاند، مانند علّامه مجلسی در بحارالانوار که 22 جلد آن (از جلد 32 تا 54) پیرامون سیره امامان علیهمالسلام است. علامه بخشی از شرح حال آن بزرگواران را به ذکر معجزات و کرامتهای آنان اختصاص داده و یا علامه سید یوسف بحرانی در کتاب مدینة المعاجز، 1045 کرامت از امام علی، از امام حسن و امام حسین علیهمالسلام نقل کرده است. مرحوم علم الهدی نیز کتاب عیون المعجزات را که محتوی صدها معجزه و کرامت از امامان علیهمالسلام است، را روایت نموده است. (3)
1) سوره جن، آیات 26 – 27.
2) بحار الأنوار، ج 41، ص 335.
3) مقاله: «معجزه و کرامت در سیره پیشوایان»، محمد محمدى اشتهاردى.